گارس


معنی انگلیسی:
gauze

لغت نامه دهخدا

گارس. ( اِ ) قسمی جامه. قسمی پارچه سخت لطیف ( در تداول عامه ). رجوع به گاز شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) پارچه ایست لطیف

گویش مازنی

/gaars/ نوعی پارچه که از آن چارقد تهیه شود - ارزن

واژه نامه بختیاریکا

( گارَس ) از گونه ی گیاهان گرمسیری

پیشنهاد کاربران

تو لهجه کاشونی به ارزن که همون دانه محبوب مرغ عشقه میگن گارس
در زبان گلپایگانی به مقداری کم از هر چیز گارس گفته میشود
البته معمولا با پیشوند یه ( یک ) تلفظ می شود
بطور مثال: یه گارسی نون بمن بده یعنی : یک مقدار خیلی کم نان به من بده
یک نوع حبوبات شبیه ارزن

بپرس