گاردن


برابر پارسی: باغ

فرهنگ فارسی

ترکیبی از پیرامیدن و نوالژین که اثر ضد درد دارد

گویش مازنی

/gaarden/ برگشت هر چیز - گرداننده

پیشنهاد کاربران

اگر گارد را نگهبان یا محافظ بدانیم آنگاه گاردن که اسم خاص و مکان می باشد میشود جایی که نگهبان دارد
اگر گاردن را اسم مکان و خاص بدانیم یعنی باغ آنگاه گارد به کسانی گفته شده که بر آن نگهبانی دارند اما چرا باید نگهبان و محافظ به باغ پِیدار ( مربوط ) باشد؟ با من همراه باشد
...
[مشاهده متن کامل]

در زبان های ایرانی واژه های زیر را داریم
پیرامون / پیراهن / پرگار / پرچین و . . . .
اما واژه پیرا چیست که گاها پر نوشته میشده و با وجو شباهت به واژه پریدن با آن اختلاف چمداری ( معناداری ) دارد.
پیر یا پر در پیرامون از پیر یا پیرا هامان / هامون ساخته شده و هامون یا همان دشت می باشد پس پیرامون یا بهتر بنویسیم پیرهامون یعنی اطراف
در پیراهن یعنی آنچه اطراف ما را هَنیده
پرگار به احتمال زیاد پرگارد با پیراگارد / پیرگارد بوده یعنی از از اطراف گارد بودن و گارد یا نگهبان یا محافظت بودن است و بیشک از گرد آمده پس پرگار میشود حصار گرد زدن از همینرو در زبان لاتین به گارد ک از گرد آمده بوده نگهبان گفتند و به باغ گاردن . چون این باغ ها حصاری بر دورادور یا گرداگرد خود داشتند و به گاردن نامیده شدند بانبراین برای محافظت در زبان ایرانی میتوان از گارد نیز استفاده کرد.
پردیس = بهشت => چون بهشت از به هشت ( جایگاه / استقرار / وارد آمده ) گرفته شده پس پر دیس همان اپر دیس یا ابر دیس بوده یعنی ابر دیزاین نمونه والا و رویایی و دیس یا دیز همان طرح و شکل می باشد که در زبان ایرانی تنها چند مورد یافت می باشد اما در زبان لاتین همچنان کاربرد دارد . نمونه های ایرانی تندیس = طرح تن / نمونه طراحی شده از تن سردیس = طرح / شکل سر

بپرس