کیهان خدای

لغت نامه دهخدا

کیهان خدای. [ ک َ / ک ِ خ ُ ] ( اِخ ) خدای کیهان. خدای جهان. خداوند عالم :
چو نیکی نمایدْت کیهان خدای
تو با هر کسی نیز نیکی نمای.
فردوسی.
چنین پنج هفته خروشان به پای
همی بود در پیش کیهان خدای.
فردوسی.

فرهنگ فارسی

خدای کیهان ٠ خدای کیهان ٠ خدای جهان ٠ خداوند عالم ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس