کیه
لغت نامه دهخدا
کیه. [ ک َی ی ِه ْ ] ( ع ص ) مرد به ستوه آمده از حیله و فریب خود که کسی بدو توجه نکند. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). به ستوه آمده از حیلت خویش که وی را از آن فایدتی نباشد، و گویند کسی که او را حیلت و تصرفی نباشد. ( از اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ج 9 ص 410 ).
کیه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) نوعی از علک رومی است که مصطکی باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). مصطکی را گویند.( فرهنگ جهانگیری ). مصطکی همان کیه است ، و آن را علک الروم و علک رومی نیز گویند، و نوعی از آن سیاه است که مصطکی نبطی نامیده می شود. نام کیه محل اصلی این نهال را تعیین می کند و آن جزیره کیو ( کئوس ) در مجمع الجزایر یونان است. ( از حاشیه برهان چ معین ). مأخوذ از کیو نام جزیره ای که منشاء این گیاه بوده است. علک رومی. علک الروم. مصطکی . ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ فارسی
داغ ٠ کی ٠ اسم مره از کی ٠ یا داغ جای ٠ جای داغ ٠
واژه نامه بختیاریکا
( کُیِه ) کجا
دانشنامه عمومی
کیه (سولنزو). کیه شهری در شهرستان سولنزو در استان بانوا در بورکینافاسوی غربی است و جمعیت آن ۶, ۲۱۲ نفر است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: کیه (سولنزو)
پیشنهاد کاربران
در گویش تاتی به خانه گفته میشود
کیه ( kiya ) در گویش خوانساری به معنای خانه به کار می رود.