تو بدکننده خود را به روزگار سپار
که روزگار تو را چاکری است کینه گزار.
فرخی.
به چاشتگاه ملک بی کمر میان سپاه برفت بر دم آن جنگجوی کینه گزار.
فرخی.
مبارک آمد روز و مساعد آمد یارسلاح کینه بیفگند چرخ کینه گزار.
؟ ( از سندبادنامه ).
و رجوع به کین گرفتن شود.