کینه سنج. [ ن َ / ن ِ س َ ] ( نف مرکب ) کینه دار. کینه کش.کینه ور. کینه ورز. ( آنندراج ). انتقامجو : به جای فرستادن نزل و گنج چرا با هزبران شدی کینه سنج ؟نظامی ( از آنندراج ).