کین ستانی. [ س ِ ] ( حامص مرکب ) انتقام. ( ناظم الاطباء ). انتقامجویی. انتقام کشی. خونخواهی. اخذ ثار : چو کین آوری کین ستانی کنم شوی مهربان مهربانی کنم.نظامی.رجوع به کین ستان شود.