کین خواه

/kinxAh/

معنی انگلیسی:
ill

لغت نامه دهخدا

کین خواه. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) کین خواهنده. انتقام جوینده. ( فرهنگ فارسی معین ). انتقام گیرنده. کینه جو. انتقام کشنده :
وگر خون اورا بریزی به دست
که کین خواه او در جهان ایزد است.
فردوسی.
به تدبیری چنین آن شیر کین خواه
رعیت را برون آورد بر شاه.
نظامی.
رجوع به کین خواستن شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) انتقام جوینده .

مترادف ها

avenger (اسم)
انتقام جو، کین خواه، خون خواه، داد گیر

فارسی به عربی

منتقم

پیشنهاد کاربران

بپرس