کیموار

لغت نامه دهخدا

کیموار. [ کیم ْ ] ( اِ ) در بیت زیر از اسدی به معنی نوعی درم است :
درم بد دگر نام او کیموار
از او بار فرمود شش پیلوار.
اسدی ( گرشاسبنامه چ یغمائی ص 199 ).
رجوع به کیموان شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس