کیمِری ها یا سیمِری ها یا کیمریان ( به یونانی: Κιμμέριοι، در آشوری: Gimirri ) مردمان کوچ نشین و سوارکار از تبار ایرانی در دوران باستان بودند.
در فاصلهٔ قرن های هشتم و هفتم پ. م. عامل سیاسی جدیدی در آسیای مقدم پدید آمد که تناسب نیروها را سخت دگرگون ساخت. این عامل نوین قبایل سوارکار و صحرا نشین کیمریان و ترریان و اسکیت ها بودند که از نواحی کرانهٔ دریای سیاه کوچ کرده و در آسیای غربی نفوذ نمودند.
... [مشاهده متن کامل]
بر پایه نوشته های هرودوت خاستگاه اینان شمال قفقاز و دریای سیاه بوده است و میان سده های سده هشتم و سده هفتم ( پیش از میلاد ) پیش از زایش مسیح، در آن سامان می زیسته اند. بر پایه نوشته های آشوری کیمری ها از مردمی ایرانی زبان بودند.
هرودوت نام کیمری را به معنی عامیانهٔ آن تودهٔ مردم بدون شاه آورده است. این معنی حتّی به نویسندگان بخش وندیداد اوستا رسیده بوده که در آنجا این مردم را تحت نام تئوژیه قوم بدون سرور معرفی نموده اند.
مطابق منابع کهن آشوری و یونانی، کیمریان اعم از کیمریان کردوخی و کپادوکی رعایای سکاییان پادشاهی شمال دریای سیاه یعنی اسکیتان به شمار می آمده اند و در اثر فشار همینان از سرزمین های خود در شمال دریای سیاه به کوهستان های شمال عراق و کوهستان زاگرس و کاپادوکیهٔ آناتولی مهاجرت نموده اند.
در کهن ترین منابع یونانی، یعنی منظومات هومر، از اسکیت ها سخنی گفته نشده است. در ایلیاد از سرزمین فراکیان سوارکار … و میسیان که از نزدیک جنگ می کنند و دوشنگان مادیان و نوشندگان شیر. آبیان که مستمندند ولی از جمیع مردمان منصف ترند صحبت می دارد.
در اُدیسه قهرمانان داستان از جزیرهٔ «ائه» به کشور افسانه ای ظلمات شمالی در مرز اقیانوسی که در ژرفا جاریست قدم می نهند. آنجا مردم و شهر کیمریان بوده و همیشه تاریکی و ابر آن را فرا گرفته و هرگز خورشید رخشنده به ایشان نظر نمی کند. به گفتهٔ مؤلف منظومهٔ مزبور مدخل کشور مُردگان در اینجاست.
به این معنی دورترین اقوام شمالی معلوم بر یونانیان، کیمریان نام داشت و ضمناً اطلاع صحیحی از ایشان در دست نداشتند، زیرا «دموس» و «پولیس» در مورد کیمریان در واقع استعمال لغات آشنا و مأنوس است در مورد اوضاع زندگی قومی مجهول و ناآشنا. حتی معلوم نیست که در این بخش از منظومه نام کیمریان آمده باشد. استربون معتقد است که مؤلف ادیسه بر اثر دستبردهایی که به آسیای صغیر می زدند از وجود ایشان اطلاع حاصل کرده بوده و به ظنّ غالب حق با استرابون است.
در فاصلهٔ قرن های هشتم و هفتم پ. م. عامل سیاسی جدیدی در آسیای مقدم پدید آمد که تناسب نیروها را سخت دگرگون ساخت. این عامل نوین قبایل سوارکار و صحرا نشین کیمریان و ترریان و اسکیت ها بودند که از نواحی کرانهٔ دریای سیاه کوچ کرده و در آسیای غربی نفوذ نمودند.
... [مشاهده متن کامل]
بر پایه نوشته های هرودوت خاستگاه اینان شمال قفقاز و دریای سیاه بوده است و میان سده های سده هشتم و سده هفتم ( پیش از میلاد ) پیش از زایش مسیح، در آن سامان می زیسته اند. بر پایه نوشته های آشوری کیمری ها از مردمی ایرانی زبان بودند.
هرودوت نام کیمری را به معنی عامیانهٔ آن تودهٔ مردم بدون شاه آورده است. این معنی حتّی به نویسندگان بخش وندیداد اوستا رسیده بوده که در آنجا این مردم را تحت نام تئوژیه قوم بدون سرور معرفی نموده اند.
مطابق منابع کهن آشوری و یونانی، کیمریان اعم از کیمریان کردوخی و کپادوکی رعایای سکاییان پادشاهی شمال دریای سیاه یعنی اسکیتان به شمار می آمده اند و در اثر فشار همینان از سرزمین های خود در شمال دریای سیاه به کوهستان های شمال عراق و کوهستان زاگرس و کاپادوکیهٔ آناتولی مهاجرت نموده اند.
در کهن ترین منابع یونانی، یعنی منظومات هومر، از اسکیت ها سخنی گفته نشده است. در ایلیاد از سرزمین فراکیان سوارکار … و میسیان که از نزدیک جنگ می کنند و دوشنگان مادیان و نوشندگان شیر. آبیان که مستمندند ولی از جمیع مردمان منصف ترند صحبت می دارد.
در اُدیسه قهرمانان داستان از جزیرهٔ «ائه» به کشور افسانه ای ظلمات شمالی در مرز اقیانوسی که در ژرفا جاریست قدم می نهند. آنجا مردم و شهر کیمریان بوده و همیشه تاریکی و ابر آن را فرا گرفته و هرگز خورشید رخشنده به ایشان نظر نمی کند. به گفتهٔ مؤلف منظومهٔ مزبور مدخل کشور مُردگان در اینجاست.
به این معنی دورترین اقوام شمالی معلوم بر یونانیان، کیمریان نام داشت و ضمناً اطلاع صحیحی از ایشان در دست نداشتند، زیرا «دموس» و «پولیس» در مورد کیمریان در واقع استعمال لغات آشنا و مأنوس است در مورد اوضاع زندگی قومی مجهول و ناآشنا. حتی معلوم نیست که در این بخش از منظومه نام کیمریان آمده باشد. استربون معتقد است که مؤلف ادیسه بر اثر دستبردهایی که به آسیای صغیر می زدند از وجود ایشان اطلاع حاصل کرده بوده و به ظنّ غالب حق با استرابون است.
کیمریان کردوخی در اثر فشار سکاییان از سرزمین های خود در شمال دریای سیاه به کوهستان های شمال عراق و کوهستان زاگرس و کاپادوکیهٔ آناتولی مهاجرت نموده اند.
امروزه کاوش های باستانشناسی در شمال دریای سیاه و قفقاز انجام گرفته است، در اوکراین چیزهایی را مربوط به کیمریان یافته اند.
... [مشاهده متن کامل]
کردوخوی . [ ک ُ ] ( اِخ ) بنابه گفته ٔ مورخان یونانی ، ساکنان ناحیه ٔ کردوئن بوده اند. ( از کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص 90 ) . رجوع به همین کتاب و کردوئن شود.
کردوئنه همان مکانی است که امروزه کردستان نامیده می شود. و دانشنامه کلمبیا این ارتباط را ذکر کرده است.
امروزه کاوش های باستانشناسی در شمال دریای سیاه و قفقاز انجام گرفته است، در اوکراین چیزهایی را مربوط به کیمریان یافته اند.
... [مشاهده متن کامل]
کردوخوی . [ ک ُ ] ( اِخ ) بنابه گفته ٔ مورخان یونانی ، ساکنان ناحیه ٔ کردوئن بوده اند. ( از کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص 90 ) . رجوع به همین کتاب و کردوئن شود.
کردوئنه همان مکانی است که امروزه کردستان نامیده می شود. و دانشنامه کلمبیا این ارتباط را ذکر کرده است.