دیکشنری
مترجم
بپرس
کیمخا
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
کیمخا. ( اِ ) پارچه ابریشمی زردوزی شده. کیمخاب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کمخا و کمخاب شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها