کیلینی

لغت نامه دهخدا

کیلینی. [ ] ( ص نسبی ) منسوب به کیلین. رجوع به کیلین شود.

کیلینی. [ ] ( اِخ ) ابوصالح عبادبن احمد. راوی است. ( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس