کیغباد
لغت نامه دهخدا
کیغباد.[ ک َ / ک ِ غ ُ ] ( اِخ ) نام پادشاهی بوده مشهور در ایران ، و در عهد او پادشاهی بزرگتر از او نبود، صد سال پادشاهی و ملک رانی کرد، و در این زمان کیقباد نویسند که به جای غین ، قاف باشد، و در فرس قدیم حرف قاف نیست. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به کیقباد ( اِخ ) شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
در پارسی پهلوی: کَی کَوات= kay kav�t ( اوستایی: کَوی کَوا َت ) کیغباد