کیسه کردن. [ س َ / س ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دلاکی کردن. ( آنندراج ). کیسه کشیدن در حمام. دلاکی کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). کیسه کشیدن. رجوع به کیسه کشیدن شود. || به مجاز، سرزنش کردن ، چنانکه گویند: فلانی فلان را آن چنان کیسه کرده که تا حشر چرک در بدنش وجود نخواهد داشت. ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - کیسه کشیدن در حمام دلاکی کردن . ۲ - سرزنش کردن .