کیسه بریدن. [ س َ / س ِ ب ُدَ ] ( مص مرکب ) به تردستی و عیاری پول مردم را ربودن. زر و سیم را از کیسه دیگران دزدیدن. کیسه بری کردن. جیب بریدن. جیب بری کردن. طراری کردن : گرت سلام کنددانه می نهد صیاد ورت نماز برد کیسه می بُرد طرار.
سعدی.
فرهنگ فارسی
به تر دستی و عیاری پول مردم را ربودن ٠ زر و سیم را از کیس. دیگران دزدیدن ٠ جیب بریدن ٠