کیرنگ. [ رَ ] ( اِخ ) شهری است : حبذا کیر قاضی کیرنگ آنکه دارد ز سنگ خارا ننگ.انوری ( از آنندراج : کیر ).رجوع به گیرنگ و حدود العالم شود.
بر وزن بیرنگ، آلت مصنوعی که زنان از آن استفاده می کنند. به آن کیر مصنوعی، دیلدو، کیرکاشی، چرمینه، سابوره، چیرچنگ و کیرمان نیز می گویند.+ عکس و لینک