کیخدا. [ کی / ک َ / ک ِ خ ُ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) شوی. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : که امر و نهی همه مردان را باشد و کیخدا را. ( ترجمه تفسیر طبری ، از یادداشت ایضاً ). تا کیخدا گناه نکند کس زنان را به گناه نگیرد. ( ترجمه تفسیر طبری ، از یادداشت ایضاً ).