لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
صورتِ جمع کیانی که خود جمع کی است. در شاهنامۀ فردوسی، دومین سلسله پادشاهی افسانه ای ایران، پس از پیشدادیان است. پادشاهان این خاندان در شاهنامۀفردوسی به ترتیب عبارت اند از کیقباد، کیکاوس، کیخسرو، کیلهراسپ، کیگشتاسپ، بهمن، همای (دختر بهمن)، داراب و دارا (دارا دارایان). از ادبیات اوستایی و نیز از ادبیات پهلوی چنین برمی آید که حکومت این خاندان پیش از ظهور زردشت در زمان کیگشتاسپ کیانی آغاز شده بود. درخشان ترین دورۀ پهلوانی ایران به این دوره، که در آن پهلوانان ایران و توران روزگاری دراز با یکدیگر جنگیده اند و هنرهای پهلوانی و عیاری و توانایی های افسانه ای خود را به نمایش گذاشته اند، تعلق دارد. رستم، یل نامدار شاهنامه، در این دوره می زیسته است. از ویژگی های دوره کیانیان ظهور زردشت، پیامبر تاریخی ایرانیان، در زمان آن هاست.
wikijoo: کیانیان
پیشنهاد کاربران
کَیانیان یا کَیان ( به اوستایی: 𐬐𐬀𐬎𐬎𐬌 ت. ت. 'کَویان' ؛ به پارسی میانه: 𐭪𐭣 ت. ت. 'کَیـ ( ـان ) ' ) دومین دودمان پادشاهی ایران در اوستا، شاهنامه و اسطوره شناسی ایرانی پس از پیشدادیان می باشد. پادشاهی کیانی به دست کی قباد ( با یاری رستم و زال ) بنیان نهاده شد، پادشاهان کیانی ده تن بودند و نامورترین آنها، کی خسرو است و با مرگ اسکندر این پادشاهی ۶۵۲ ساله سرنگون می شود و جایش را به دودمان ملوک الطوایفی اشکانیان می دهد. پایتخت های کیانیان شهرهای اصطخر و بلخ گزارش شده است. پادشاهی کیانی به دو بخش پهلوانی ( از کی قباد تا کی گشتاسپ ) و تاریخی ( از کی بهمن تا اسکندر ) بخش می شود.
... [مشاهده متن کامل]
کیانیان در کتاب های پهلوی مانند بندهشن، دین کرد، مینوی خرد، شهرستان های ایرانشهر و … و همچنین اوستا ( کتاب مقدس زرتشتیان ) آمده است؛ همین طور در کتاب های اسلامی مانند آثار الباقیه، فارسنامه، تاریخ بلعمی، تاریخ پیامبران و شاهان، تاریخ سیستان، تاریخ طبرستان، تاریخ طبری، تاریخ مسعودی، شاهنامه، طبقات ناصری و … آمده است.
گروهی از خاورشناسان مانند یوهانس هرتل و ارنست هرتسفلد، کیانیان را با هخامنشیان یکسان دانسته و کوشیده اند که پادشاهان کیانی و هخامنشی را با یک دیگر برابر نهند. هرتل باور داشت که زرتشت در زمان پادشاهی ویشتاسپ ( پدر داریوش بزرگ ) زندگی می کرده است. او چنین پنداشته است که پادشاهان کیانی از کی قباد تا کی خسرو، سران تباران باختری ایران بودند و ممکن است شخصیت تاریخی داشته یا داستانی و اساطیری بوده باشند، ولی دیگر پادشاهان کیانی، همان شاهنشاهان هخامنشی بوده اند. ولی هرتسفلد از این نیز فراتر رفته و گفته است که نخستین پادشاهان کیانی، همان شاهان ماد بوده اند که هرودوت و کتزیاس از آن ها نام برده اند و کی خسرو نیز همان کوروش بزرگ است؛ ولی برخی از تاریخ نگاران مانند مسعودی، حمزه اصفهانی، حمدالله مستوفی و … کی بهمن را با کوروش بزرگ یکسان می دانند.
در اوستای نو، کَوی در مفرد تنها برای لقب یا نام دستهٔ کوچکی از قهرمانان به کار می رود که برای خدایان مختلف قربانی می کنند و به شکل جمع همراه با کَرپن، برای نشان دادن قربانیان ناموفق که در کنار نیروهای تاریکی و شر هستند، استفاده می شود که گمان می رود نزدیک ترین کلمه به "کینگ ( king ) " انگلیسی باشد. به همین ترتیب، در متون پهلوی، کَی با شاه یا دهیب ( فرمانروا، سرور سرزمین ) متفاوت است و کَی فارسی هرگز به معنای «شاه» یا «شاهزاده» همچون هم نام شاه استفاده نمی شود. کیان پهلوی و فارسی هر دو تنها به کَی ها اشاره دارند.






... [مشاهده متن کامل]
کیانیان در کتاب های پهلوی مانند بندهشن، دین کرد، مینوی خرد، شهرستان های ایرانشهر و … و همچنین اوستا ( کتاب مقدس زرتشتیان ) آمده است؛ همین طور در کتاب های اسلامی مانند آثار الباقیه، فارسنامه، تاریخ بلعمی، تاریخ پیامبران و شاهان، تاریخ سیستان، تاریخ طبرستان، تاریخ طبری، تاریخ مسعودی، شاهنامه، طبقات ناصری و … آمده است.
گروهی از خاورشناسان مانند یوهانس هرتل و ارنست هرتسفلد، کیانیان را با هخامنشیان یکسان دانسته و کوشیده اند که پادشاهان کیانی و هخامنشی را با یک دیگر برابر نهند. هرتل باور داشت که زرتشت در زمان پادشاهی ویشتاسپ ( پدر داریوش بزرگ ) زندگی می کرده است. او چنین پنداشته است که پادشاهان کیانی از کی قباد تا کی خسرو، سران تباران باختری ایران بودند و ممکن است شخصیت تاریخی داشته یا داستانی و اساطیری بوده باشند، ولی دیگر پادشاهان کیانی، همان شاهنشاهان هخامنشی بوده اند. ولی هرتسفلد از این نیز فراتر رفته و گفته است که نخستین پادشاهان کیانی، همان شاهان ماد بوده اند که هرودوت و کتزیاس از آن ها نام برده اند و کی خسرو نیز همان کوروش بزرگ است؛ ولی برخی از تاریخ نگاران مانند مسعودی، حمزه اصفهانی، حمدالله مستوفی و … کی بهمن را با کوروش بزرگ یکسان می دانند.
در اوستای نو، کَوی در مفرد تنها برای لقب یا نام دستهٔ کوچکی از قهرمانان به کار می رود که برای خدایان مختلف قربانی می کنند و به شکل جمع همراه با کَرپن، برای نشان دادن قربانیان ناموفق که در کنار نیروهای تاریکی و شر هستند، استفاده می شود که گمان می رود نزدیک ترین کلمه به "کینگ ( king ) " انگلیسی باشد. به همین ترتیب، در متون پهلوی، کَی با شاه یا دهیب ( فرمانروا، سرور سرزمین ) متفاوت است و کَی فارسی هرگز به معنای «شاه» یا «شاهزاده» همچون هم نام شاه استفاده نمی شود. کیان پهلوی و فارسی هر دو تنها به کَی ها اشاره دارند.






منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی کیانیان از ریشه ی دو واژه ی کیان و یان فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹






واژه ی کیانیان از ریشه ی دو واژه ی کیان و یان فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹






اقوام کائید که بر گرفته شده از کاوی یا کَوی همان فرزندان کاوه آهنگر و کی قباد هستند که ریشه در روستای مشهد کاوه چادگان اصفهان ( ایالت پارتیکان باستان ) دارند که بعد از پیروزی بر ضحاک ( پادشاه آشور ) بعد
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
از رسیدن به قدرت به یاسوج ( تل خسرو ) و ایالت ممسنی ( ماماسن باستان ) و فارس و شوش و انشان و انزان و آرتا کوچ کرده اند
نگاه کنید به: «پیشدادیان و کیانیان» در همین لغتنامه