کیالی.[ ک َی ْ یا ] ( حامص ) عمل و شغل کیال. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کیال شود. || ( اِ مرکب ) مزدکیال و شخص پیمانه کننده. ( ناظم الاطباء ). دستمزدی که به وزن کننده محصول پردازند. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ فارسی
۱ - عمل و شغل کیال . ۲ - ( اسم ) دستمزدی که بوزن کنند. محصول پردازند .