کژغان. [ ک َ ] ( ترکی ، اِ ) به معنی قزغان است که دیگ طعام پزی باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). قزقان. قازان. قازقان. ( فرهنگ فارسی معین ) : ولی با این همه زین خوان خالی شسته به دستم که حلوای جهان پخته نگردد اندرین کژغان.امیرخسرو.