کژزخمه. [ ک َ زَ م َ / م ِ ] ( ص مرکب ) که زخمه کج و خارج آهنگ دارد. با زخمه کج. آنکه زخمه راست ودرست نتواند زد و آواز زخمه او خارج از آهنگ بود. || بدعمل. دغاباز. ( آنندراج ) : بفرمود تا آن دو سرهنگ را دو کژزخمه خارج آهنگ را.
نظامی ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنکه زخم. راست و درست نتواند زد و آواز زخم. او خارج از اصول باشد : ( بفرمود تا آن دو سرهنگ را دو کژ زخم. خارج آهنگ را ... ) . ( نظامی ) ۲ - بد عمل دغا باز . که زخمه کج و خارج آهنگ دارد.بازخمه کج یا بد عمل
فرهنگ عمید
۱. کسی که به درستی ساز را نمی نوازد. ۲. [مجاز] بدکار، بدکردار: بفرمود تا آن دو سرهنگ را / دو کژ زخمهٴ خارج آهنگ را (نظامی ۵: ۸۴۳ ).