کَژْتابی زبان (ambiguity of language)
نظریه ای زبانی ـ زبان شناختی که در زبان های اروپایی و دیگر هم سابقه دارد و آثاری در این زمینه نوشته اند. مراد از این نظر بحث و بررسی دربارۀ دو معنادهی بعضی از جملات است؛ و فرق آن با ایهام در این است که ایهام دومعنایی مثبت و هنری است، ولی کژتابی دومعنادهی منفی و اشتباه انگیز است، و خواندن یا شنیدنش باعث سردرگمی خواننده و شنونده می شود، و پی نمی برد که معنای مراد کدام است. مثال: ۱. «من نخستین بار است که شما را بدون عینک می بینم.»، که معلوم نیست بیننده یا فرد دیده شده کدام بدون عینک است. ۲. «من سعدی را بیشتر از حافظ دوست دارم.» (الف. من به سعدی علاقه دارم، به حافظ هم علاقه دارم. ولی میزان علاقه ام به سعدی بیشتر از میزان علاقه ام به حافظ است. ب. من سعدی را دوست دارم، حافظ هم سعدی را دوست دارد، ولی در مقام مقایسه، علاقۀ من به سعدی، بیشتر از علاقۀ حافظ به سعدی است). ۳. یا مثال کژتاب تر: «من شما را بیشتر از برادرتان دوست دارم». ۴. «بیژن دوست ۴۲سالۀ من است.»، که معلوم نیست سن بیژن ۴۲ سال است، یا مدت سابقۀ دوستی من و او ۴۲ سال است. این نظریه را در زبان فارسی، بهاءالدین خرمشاهی، از دهۀ ۱۳۶۰ به این سو، در مقالات متعدد و مسلسل در نشریاتی چون کیهان فرهنگی، کیان، شرق، و جام جم مطرح و منتشر کرده، و سپس مجموعۀ آن ها را که ۳۰ مقاله است، در کتابی به نام کژتابی های ذهن و زبان (۱۳۸۵) انتشار داده است. در بعضی آثار زبان شناسی انگلیسی، مثال های معدودی در این زمینه آمده است. ازجمله: I draw a car (الف. من ارابه ای را می کشم/حمل می کنم. ب. من تصویر ارابه ای را می کشم/نقاشی می کنم). یا I can fish (الف. من می توانم ماهی بگیرم/صید کنم. ب. من ماهی را در قوطی می گذارم/کنسرو می سازم). این مسئله، پس از نشر آن مقالات و کتاب کژتابی ها، جزو درس های ویراستاری درآمده است.
نظریه ای زبانی ـ زبان شناختی که در زبان های اروپایی و دیگر هم سابقه دارد و آثاری در این زمینه نوشته اند. مراد از این نظر بحث و بررسی دربارۀ دو معنادهی بعضی از جملات است؛ و فرق آن با ایهام در این است که ایهام دومعنایی مثبت و هنری است، ولی کژتابی دومعنادهی منفی و اشتباه انگیز است، و خواندن یا شنیدنش باعث سردرگمی خواننده و شنونده می شود، و پی نمی برد که معنای مراد کدام است. مثال: ۱. «من نخستین بار است که شما را بدون عینک می بینم.»، که معلوم نیست بیننده یا فرد دیده شده کدام بدون عینک است. ۲. «من سعدی را بیشتر از حافظ دوست دارم.» (الف. من به سعدی علاقه دارم، به حافظ هم علاقه دارم. ولی میزان علاقه ام به سعدی بیشتر از میزان علاقه ام به حافظ است. ب. من سعدی را دوست دارم، حافظ هم سعدی را دوست دارد، ولی در مقام مقایسه، علاقۀ من به سعدی، بیشتر از علاقۀ حافظ به سعدی است). ۳. یا مثال کژتاب تر: «من شما را بیشتر از برادرتان دوست دارم». ۴. «بیژن دوست ۴۲سالۀ من است.»، که معلوم نیست سن بیژن ۴۲ سال است، یا مدت سابقۀ دوستی من و او ۴۲ سال است. این نظریه را در زبان فارسی، بهاءالدین خرمشاهی، از دهۀ ۱۳۶۰ به این سو، در مقالات متعدد و مسلسل در نشریاتی چون کیهان فرهنگی، کیان، شرق، و جام جم مطرح و منتشر کرده، و سپس مجموعۀ آن ها را که ۳۰ مقاله است، در کتابی به نام کژتابی های ذهن و زبان (۱۳۸۵) انتشار داده است. در بعضی آثار زبان شناسی انگلیسی، مثال های معدودی در این زمینه آمده است. ازجمله: I draw a car (الف. من ارابه ای را می کشم/حمل می کنم. ب. من تصویر ارابه ای را می کشم/نقاشی می کنم). یا I can fish (الف. من می توانم ماهی بگیرم/صید کنم. ب. من ماهی را در قوطی می گذارم/کنسرو می سازم). این مسئله، پس از نشر آن مقالات و کتاب کژتابی ها، جزو درس های ویراستاری درآمده است.
wikijoo: کژتابی_زبان