( کژآغند ) کژآغند. [ ک َغ َ ] ( اِ مرکب ) ( از: کژ+آغند= آکند، آکنده ). کج آغند. کج آکند. قزاکند. کژاکند. قزاغند معرب آن. کزاغند وکزغند. ( حاشیه برهان چ معین ). کژآگند. گژآگندش. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). جامه ای باشد که درون آن را بجای پنبه ابریشم پرکنند و بخیه بسیاری زنند و روزهای جنگ پوشند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).
( کژ آغند ) ( اسم ) جامه ای که درون آنرا بجای پنبه از ابریشم پر کنند و بخی. بسیاری زنند و روز جنگ پوشند .
(کَ غَ ) (اِ. ) = کژآگند. کج آکند: جامه ای باشد که درون آن را به جای پنبه از ابریشم پر کرده و روزهای جنگ به تن می کردند.