کژ اگندش

لغت نامه دهخدا

( کژآگندش ) کژآگندش. [ ک َگ َ دِ ] ( اِ مرکب ) کژاغندش است که برگستوان باشد. ( برهان ) کژاغند است که جامه روز جنگ باشد. ( آنندراج ). ظاهراً «ش » ضمیر را در بیتی از این قبیل ( از کمال الدین اسماعیل ) جزو کلمه محسوب داشته اند :
اندران روز ز بیم تو چو کرم پیله
کفن خصم کژآگندش و خفتان باشد.
( از حاشیه برهان چ معین ).

فرهنگ فارسی

( کژ آگندش ) گژ آغندش است که بر گستوان باشد. کژ آغند که جامه روز جنگ باشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس