کچک
لغت نامه دهخدا
کچک. [ ک ُ چ َ ] ( اِ ) کیک که به عربی برغوث خوانند. ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
جانوریست که مشک آب را پاره کند و او را مشک در نیز گویند. جانوریست که مشک بدرد و آنرا مشک در نیز خوانند .
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
کچک =که یا کوه چک
که =کوه چک =تیزی لبه صخره های کوه که مجازا به معنای تیکه های کوچک سنگ
وبا این تفسیر راحت تر می توان علت نامگذاری کچک را درک کرد
که =کوه چک =تیزی لبه صخره های کوه که مجازا به معنای تیکه های کوچک سنگ
وبا این تفسیر راحت تر می توان علت نامگذاری کچک را درک کرد
۱، سنگ
۲، بغل، زیر شانه
۲، بغل، زیر شانه
هَی بِگَرِم کَچِک وَرَفش اینو کسی میدونه معنیش چی میشه؟
هَی بِگَرِم کَچِک وَرَفش اینو اگر کسی میدونه معنی کنع لطفا
کیست درریه گوسفندکه باعث سرفه مداوم گوسفندمیشود
کُچُک در گویش لربختیاری به معنای سنگ بزرگ است و مخالف آن تُنگُر است که به معنای سنگ ریز است
در زبان لری جنوبی کُچُک به معنای سنگ هست
به لرهای استان فارس ، کهگیلویه و بویراحمد ، بوشهر لرهای جنوبی میگن
به لرهای استان فارس ، کهگیلویه و بویراحمد ، بوشهر لرهای جنوبی میگن
کچک یعنی سگ ماس زاگ
هرکس اینو بخونه یعنی کچک
هرکس اینو بخونه یعنی کچک
اورع کچک. سگ زانت
در آغوش گرفتن بچه در زبان ملکی گالی بشکرد
به ضم ک به معنی سنگ گرد که به اندازه دست و در درگیری های انفرادی به کار می رود
در زبان بختیاری
در زبان بختیاری
کامله کُردی به معنی سنگ
شهرستان جیرفت و جنوب کرمان به معنیِ توله سگ هست
در بختیاری کُچک به معنای قلوه سنگ ، پاره سنگ میباشد
در زبان کردی به ضمه ک و کسره چ به معنی سنگ میباشد
این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنی توله سگ میباشد
نوعی چراغ که اواخر قاجار معمول بوده و به آن لامپای کچک گفته می شد.
به ضم ک و فتح چ. چند سنگ که زیر دیگ گذاشته می شود برای قرار دادن آتش زیر دیگ، در گویش کازرونی ( ع. ش )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)