کچول کردن
لغت نامه دهخدا
- کون و کچول کردن ؛ قر دادن در سرین ، گاه ِ رقص. ( یادداشت مؤلف ) : شربتی از این ( آب مخمر انگور ) بخونی دادند چون بخورد اندکی روی ترش کرد گفتند دیگر خواهی گفت بلی شربتی دیگر بدو دادند در طرب کردن و سرود گفتن و کون و کچول کردن آمد.( نوروزنامه ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید