کچل کردن: [ اصطلاح در تداول عامه]ساییده کردن ، کسی را عاصی کردن . از کثرت تکرارِ خواهش، او را به ستوه آوردن .
( ( اولش که می گفتم نه و حوصله ندارم . کچلم کردی که "معاشرت کن ، امتحان کن ، به دلم برات شده "حالا چطور شده از این ور دیوار افتادی ؟". ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 164. ) )
( ( اولش که می گفتم نه و حوصله ندارم . کچلم کردی که "معاشرت کن ، امتحان کن ، به دلم برات شده "حالا چطور شده از این ور دیوار افتادی ؟". ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 164. ) )