دقت شود کفیدن با کپیدن فرق دارد.
کفیدن. [ ک َ دَ ] ( مص ) ترکیدن و شکافتن و از هم باز شدن :
چون بر کف او ترنج دیدند
از عشق چو نار می کفیدند. نظامی
برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت.
... [مشاهده متن کامل]
نار یا انار وقتی کف کند چه اتفاقی برایش می افتد؟
پاسخ: انار می ترکد و قاش می خورد.
کپیدن. [ ک َ دَ ] ( مص ) خفتن. خوابیدن. تمرگیدن. || برداشتن. برگرفتن. || ربودن. دزدیدن. � قاپیدن:
در خون جگر بسی تپیدم
تا بوسه ای از لبش کپیدم. عنصری
کپیدن در کپیدن
اگر کپیدن با فتح کاف باشه بمعنای hit the hay هست.
کِپیدَن را با کَپیدَن یک وقت یکجور نخوانید.
کِپیدن = با کف دست دانه یا خوراکی دیگر به دهان ریختن، نمونه: "او همه انار دانه ها را یکجا کِپید"
گویش فارسی جیرفت
گرفتن، دزدین، ربودن، تصاحب کردن، به دست اوردن، قاپیدن، خوابیدن
خسبیدن ، خفتن ، خوابیدن