کپیدن


معنی انگلیسی:
sleep

لغت نامه دهخدا

کپیدن. [ ک َ دَ ] ( مص ) ( کلمه آهرمنی ) خفتن. خوابیدن. تمرگیدن. ( یادداشت مؤلف ). در حالت نشسته به روی افتاده خوابیدن. ( ناظم الاطباء ). || برداشتن. برگرفتن. ( یادداشت مؤلف ). || بمعنی ربودن باشد. ( برهان ) ( از آنندراج ). ربودن. دزدیدن. گرفتن. ( ناظم الاطباء ). قاپیدن. ( یادداشت مؤلف ) :
در خون جگر بسی تپیدم
تا بوسه ای از لبش کپیدم.
عنصری ( از فرهنگ جهانگیری ).
رجوع به قاپیدن شود. || بکارت گرفتن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

خوابیدن، خفتن، به معنی ربودن هم گفته شده
( مصدر ) ربودن : [ در خون جگر بسی تپیدم تا بوسه ای از لبش کپیدم ] . ( عنصری )

فرهنگ معین

(کَ دَ ) (مص ل . ) ۱ - خفتن ، خوابیدن . ۲ - ربودن ، دزدیدن .

فرهنگ عمید

۱. [عامیانه] خوابیدن، خفتن.
۲. (مصدر متعدی ) [قدیمی] ربودن.

پیشنهاد کاربران

دقت شود کفیدن با کپیدن فرق دارد.
کفیدن. [ ک َ دَ ] ( مص ) ترکیدن و شکافتن و از هم باز شدن :
چون بر کف او ترنج دیدند
از عشق چو نار می کفیدند. نظامی
برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت.
...
[مشاهده متن کامل]

نار یا انار وقتی کف کند چه اتفاقی برایش می افتد؟
پاسخ: انار می ترکد و قاش می خورد.
کپیدن. [ ک َ دَ ] ( مص ) خفتن. خوابیدن. تمرگیدن. || برداشتن. برگرفتن. || ربودن. دزدیدن. � قاپیدن:
در خون جگر بسی تپیدم
تا بوسه ای از لبش کپیدم. عنصری
کپیدن در کپیدن

اگر کپیدن با فتح کاف باشه بمعنای hit the hay هست.
کِپیدَن را با کَپیدَن یک وقت یکجور نخوانید.
کِپیدن = با کف دست دانه یا خوراکی دیگر به دهان ریختن، نمونه: "او همه انار دانه ها را یکجا کِپید"
گویش فارسی جیرفت
گرفتن، دزدین، ربودن، تصاحب کردن، به دست اوردن، قاپیدن، خوابیدن
خسبیدن ، خفتن ، خوابیدن

بپرس