کپه. [ ک َ پ َ / پ ِ ] ( اَ ) خوشه های گندم و جو که در وقت خرمن کوفتن ، کوفته نشده و بار دیگر بکوبند و آن را کَفَه نیز گویند. ( یادداشت مؤلف ) :
همه آویخته از دامن بهتان و دروغ
چون کپه از... گاو و چو کلیدان ز مدنگ.
قریعالدهر.
|| خواب.- کپه مرگ را گذاشتن ( کلمه اهریمنی ) ؛ خفتن. خوابیدن.
- || مردن. ( یادداشت مؤلف ).
کپه. [ ک َپ ْ پ َ / ک َ پ َ/ پ ِ ] ( اِ ) بمعنی کفه است و آن چیزی است که در دو طرف ترازو آویخته و چیزها در آن نهاده ، کشند. ( آنندراج ). کفه ترازو. ( از فرهنگ فارسی معین ). || ظرفی که بنّا و عمله در آن خاک و گل کرده در عمارت کار کنند. ( از آنندراج ). آلتی که بنایان و عمله درآن خاک و گل کنند و در ساختمان بکار برند. ( فرهنگ فارسی معین ). گل کش خرد. ظرفی چوبین برای کشیدن گل و آن کوچکتر از گل کش و زنبر است. ( یادداشت مؤلف ). || ظرفی که ابره آن پوست و حشو آن پشم است و در آن حبوب کنند. ( یادداشت مؤلف ). ظرفی کوتاه دیواره است که روی آن پوست انبان و حشو آن پشم است و بقالان در آن نخود و لوبیا و ماش و دیگر حبوب کنند. آنه.
کپه. [ ک ُپ ْ پ َ / پ ِ ] ( اِ ) مرضی است سوداوی که آن را به پارسی کریون گویند اصل آن گر است که به عربی جرب گویند و کپه را معرب کرده قوبه خوانند. ( آنندراج ).
- کپه ارمنی ؛ سالک. ضایعه پوستی که به شکل زخمی وسیله لیشمانیا تروپیکا ( میکروبی از رده فلاژله ها از دسته زوئوفلاژله ها می باشد ) بر روی پوست بدن عارض می شود. این میکرب بوسیله پشه مخصوص به نام فلبوتوم و گاهی بوسیله مگس یا پشه های دیگر در بدن انسان وارد می شود و یک مخزن و محل تجمع ویروسی شکل میکربها را در محل زخم در پوست بوجود می آورد. معمولا شبها نقاط باز بدن ( صورت ، ساق ، دستها، پشت دست ، ساق پاها و پشت پاها ) مورد حمله پشه یا مگس واقع می شود و عامل این ضایعه را وارد بدن انسان می کند. دوره ٔنهفتگی ناخوشی مزبور بسیار متفاوت است و بین پانزده روز تا سه یا چهار سال طول می کشد. ضایعه ابتدا بصورت جوشی کوچک و چرکی است که بزودی بصورت یک توبرکول در می آید. در مرکز توبرکول ایجاد زخم می شود و ترشحات آبکی و زردرنگ از آن مترشح می گردد. دوره زخم طولانی است و پس از بهبودی اثری در محل زخم از خود باقی می گذارد. بمنظور جلوگیری از ابتلا، لازم است بهر وسیله که ممکن است در موقع خواب خود را از نیش پشه و مگس محفوظ نگهداشت. در صورت ابتلا هم معالجه موضعی بمنظور جلوگیری از عفونت ثانوی زخم لازم است و هم معالجه عمومی به جهت از بین بردن عامل مولد مرض. این ضایعه در نقاط مجاور بحرالروم و آسیای صغیر و خاور نزدیک و خاورمیانه بومی است و شیوع آن بیشتر در اواسط تابستان و اوایل پاییز است. ( فرهنگ فارسی معین ).