کپر

/kapar/

مترادف کپر: آلونک، عریش، کومه

لغت نامه دهخدا

کپر. [ ک َ پ َ ] ( اِ ) در لغت مردم بلوچ ، خانه ای است از نی و بوریا و مانندآن. خانه هائی است که اسکلت آنها از چوب خرماست و اطراف آنها با حصیر بسته می شود. نام خانه های حصیری که در فلاحیه خوزستان کنند، که گاه از منسوجی درشت و گاه از شاخ و برگ درخت ساخته می شود. ( یادداشت مؤلف ). خانه نیی. کومه. آلونک. عریش. ( فرهنگ فارسی معین ).

کپر. [ ک َ پ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق شهرستان الیگودرز. سکنه 305 تن. آب از قنات و چاه. محصول آن غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

چپر، عدهای ازمردم یاحیوانات که دایره وارگرد آمده وحلقه زده باشند
( اسم ) خان. نیی کومه آلونک عریش .
دهی از دهستان جاپلق شهرستان الیگودرز

فرهنگ معین

(کَ پَ ) (اِ. ) آلونگ ، خانه ای که از نی و حصیر ساخته باشند.

فرهنگ عمید

= چپر١

گویش مازنی

/keper/ بوته ی بزرگ که آن را گپر هم گویند & & قسمت پایین و بوته مانند درختان بریده شده که معمولا خشک هستند

واژه نامه بختیاریکا

( کَپَر ) چپر
ساوات؛ کَتَک ( کتکی )

دانشنامه عمومی

کَپَر نام گونه ای اقامتگاه سایه بانی در جنوب ایران از جمله استان سیستان و بلوچستان، مناطق گرم در غرب استان هرمزگان و منطقه شهرستان بستک و جنوب استان کرمان است. مردمان کوخرد و بخش کوخرد و روستاهای توابع و مناطق مجاور برای استراحت روزانه خود کپر می ساختند، مخصوصاً آنهایی که در فصل تابستان و گرما به پشت رودخانه می رفتند و در نخلستان های خودشان در موسم ثمر نخل چند ماه در آنجا می ماندند، چند کپر می ساختند یکی برای نشستن در سایهٔ آن، دیگری برای سایه بان ظرف آب، و دیگری برای مطبخ، همچنین در کنار زمینهای کشاورزی خود و حتی به علت کمبود درآمد جهت ساخت خانه و منزل برای نشیمن و زندگی در آن کپر می ساخته اند. کپر مانند سجم است اما از سجم بلندتر است، فقط اختلاف در استعمال آن این است که هنگام شب بر روی سجم می خوابند، اما کپر در روز مورد استفاده دارد و در سایهٔ آن می نشینند.
کپر از تنه نخل ( مُوغ / مُغ ) و شاخه و برگ آن ساخته می شود. ۴ عدد تنهٔ نخل ساقط شده را در زمین جا می دهند و در بین ۴ ساقه که به شکل مربع یا مستطیل به زمین کرده شده شاخه های درخت نخل قرار می دهند و به وسیله درانی طناب به همدیگر می بافند و در بالای و اطراف آن با سِونِد می پوشاندند، که یک کپر برای ایجاد سایه و گذاشتن وسایل خود در سایه و استراحت کردن به وجود می آید.
در زمان قدیم مردم دهستان کوخرد و منطقهٔ اطراف آن برای استراحت روزانه در کنار زمین و نخل های خود کپر می ساختند. همچنین در کنار باغ ها نیز برای انبار کردن پیاز و هندوانه و دیگر محصولات برای حفظ آن ها از نور آفتاب از کپر استفاده می شده است. همچنین در کنار رودخانه و در کنار خانه های کاهگِلی، جایی نیست که کپر نباشد. همانند سجم، کپر نیز در ضروری است و وجود دارد.
عکس کپرعکس کپرعکس کپرعکس کپرعکس کپرعکس کپر
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کَپَر (caper)
بوته۱ ای خزنده۲، با نام عملی Capparis spinosa، از خانوادۀ کَوَر۳، متعلق به نواحی مدیترانه. جوانه های گل آن را در سرکه نگه می دارند و به صورت چاشنی مصرف می کنند.
shrubtrailingCapparidacea

جدول کلمات

الونک

مترادف ها

shed (اسم)
الونک، کپر

فارسی به عربی

سقیفة

پیشنهاد کاربران

کفش از کپش امده و انرا در کاپشن لاتین میبینیم . کپ یا کاپ همانیست که بعد ها به پاشنه پا ( به دلیل U شکل بودن ان ) و جام یا کاپ ( CUP ) گفته شد که باز هم از برای U شکل بودن ان است . همچنین در گپر که بعد ها کَپَر ( نوعی چادر کوچ نشینان ) آنرا داریم
...
[مشاهده متن کامل]

در کَپَک =کفک = کَپ کوچک
کپ که بعد ها کف شد
در کپشن و کاپشن = caption که هم پوشاننده و پنهان کننده است انرا داریم
توضیح اینکه کف میپوشانند و مخفی میکند همانطور که کفش ( کپش ) میپوشانند و مخفی میکند / از سویی پوشاندن در زبان امروزی هم دو چمِ برتن کردن و پنهان کردن دارد ؛ همگی اینها از هم آمدند.
کفش از کپش امده و انرا در کاپشن لاتین میبینیم . کپ یا کاپ همانیست که بعد ها به پاشنه پا ( به دلیل U شکل بودن ان ) و جام یا کاپ ( CUP ) گفته شد که باز هم از برای U شکل بودن ان است . همچنین در گپر که بعد ها کَپَر ( نوعی چادر کوچ نشینان ) آنرا داریم
در کپک = کپ کوچک
در کپ که بعد ها کف شد
در کپشن و کاپشن = caption که هم پوشاننده و پنهان کننده است انرا داریم
روشن اینکه کف میپوشانند و مخفی میکند همانطور که کفش ( کپش ) میپوشانند و مخفی میکند / از سویی پوشاندن در زبان امروزی هم دو چم برتن کردن و پنهان کردن دارد ؛ همگی اینها از هم آمدند.
چیزی که پیداست اینه بر وزن مادر؛ برادر ؛ خواهر، پدر؛پسر؛دختر و . . . . . گبر یا گپر از گپ ِر یا کپ ِر آمده ( صفت فاعلی ساز در دوران قدیم که بعد ها به گر امروزی تبدیل شد ) حال اگر از گپ آمده باشد میشود حرف و فاصله ( gap = سخن یا فاصله ( توضیح اینکه حرف در عربی یعنی فاصله و تحریف یعنی فاصله اندازی و دور ساختن از اصل هر چیزی ) ) و گپر میشود کسی که تحریف میکند یا فاصله می اندازد ( همانی که نوشتید کافر ) اگر از کپ آمده باشد که بعدها کف و کفر از ان ساخته شد میشود پوشاننده؛
مورد دیگر واژه جبر است که گویا با تبدیل گ به ج و پ به ب از گپر ساخته شده و به ظالم و جابر امروزی شناخته میشود و به گمان میرسد نامسلمانان را به این عناوین نسبت دادند؛ پس گویا ظالم، جابر، کافر و مخفی کنندگی از نامسلمانی را به آنان نسبت داده بودند.

کپر . پوششی که بر ستون ها یا دیوار هایی استوار بوده واز چوب وبرگ وپوشال وخس وخاشاک درختان و نی وغیره بر بام آن ریخته شده باشد ، برای اینکه باد آن ها را نبرد این پوشش را به هم بافته ومی بندند ، این سازه
...
[مشاهده متن کامل]
ساختمانی در گذشته برای رهایی از گرما در فصل گرما ساخته می شد ومانند کولر آبی عمل می کرد. گاهی دیواره پوشالی برای آن ساخته می شد وبه دیوار وبام آن اندکی آب می پاشیدند تا با وزش باد سرمای بیشتر پدید آید . این گونه سازه هنوز در کشتزار ها ودامداری های بومی استفاده می شود . تفاوت آن با آلاجیق ترکمنی این است که کپر با سقف صاف وگاهی شیروانی ساخته می شود ولی آلاجیق کنبدی است. در خوزستان مانند شهرهای دزفول و اندیمشک وشوش وآبادان وشادگان وشوشتر در باغ ها و کشتزار ها کاربرد دارد . این واژه ریشه ی لری یا پهلوی دارد نام های دیگر آن ( کولا ) یا ( لوکه ) است.

خانه ای که با وسایل دم دستی ساخته شده ( مث اهن الات دور ریخته شدهو حلب یا حتا شاخ و برگ درختان ) و معمولن کپر نشینان ساکن حومه دور و اطراف شهرها هستن و زندگانی فقرایی دارن

بپرس