ز بس برسختن زرش بجای مادحان هزمان
ز ناره بگسلد کپان ز شاهین بگسلد پله.
فرخی.
یکی دیبا فروریزد به رزمه یکی دینار برسنجد به کپان.
عنصری ( از حاشیه برهان چ معین ).
چون بجویی راه دانی چیست کپان داشتن.سنائی.
دهان چون ترازوش پر سنگ بادفرو باد آویختش چون کپان.
پوربهای جامی ( از فرهنگ جهانگیری ).
|| نیم گز فولادی. ( ناظم الاطباء ).