کویچه

لغت نامه دهخدا

کویچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) زقاق. کوچه. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). مصغر کوی است که راه کوچک و تنگ باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). راه کوچک و تنگ. ( ناظم الاطباء ). معبر کوچک. ( فرهنگ فارسی معین ). کوچه. و رجوع به کوچه شود. || محله کوچک. ( فرهنگ فارسی معین ). || ده کوچک. || حجره. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

۱ - محل. کوچک . ۲ - معبر کوچک .

مترادف ها

buoy (اسم)
جسم شناور، کویچه، رهنمای شناور، رو آبی

فارسی به عربی

طوافة

پیشنهاد کاربران

کویچه: کوچه، محله کوچک، راه کوچک و تنگ ( کم عرض ) ، کم عرض تر و کوچک تر از کوی و خیابان. در آیین نامه راهنمایی و رانندگی آمده است که به معبری که عرض آن بیش از ۶ متر نباشد، کوچه اطلاق می گردد.

بپرس