کوکومه

لغت نامه دهخدا

کوکومه. [ م َ / م ِ ] ( اِ ) جغد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || نامی است که به مزاح به دختران خردسال دهند که خانه داری کردن خواهند. دختر خردسال که به تقلید زنان چادر نماز بر سر کند. دختری خرد که گفتار و رفتار خود را با زنان مانند کند. دختری خرد که به تقلید زنان چادر و دیگر جامه ها بر خود راست کند. خاله کوکمه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

پیشنهاد کاربران

به معنای جغد که بیشتر نجف آبادیان از آن استفاده میکنند

بپرس