کوک و کلک. [ کو ک ُ ک َ ل َ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) از اتباع است. حیله.( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به کلک شود.- کوک و کلک کردن ؛ با تعب و مهارت اسباب کاری را فراهم ساختن. ( امثال و حکم ج 3 ص 1247 ).