کوژپشتی. [ پ ُ ] ( حامص مرکب ) کوزپشتی. ( فرهنگ فارسی معین ). حَدَبه. حَدَب. احدباب. احدیداب.تحادب. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). پشت خمیدگی. خمیده پشتی. و رجوع به کوژپشت ، کوزپشت و کوزپشتی شود.
فرهنگ فارسی
خمیده پشتی پشت دوتایی .
فرهنگستان زبان و ادب
{kyphosis} [پزشکی] تقعر بیش از اندازۀ ستون مهره ها که سبب قوزدار شدن پشت شود