کوچکین


معنی انگلیسی:
least

لغت نامه دهخدا

کوچکین. [ چ َ / چ ِ ] ( ص نسبی / ص عالی )کوچکترین و خردترین و کهترین. ( ناظم الاطباء ). کوچکترین. مقابل بزرگین. ( فرهنگ فارسی معین ) :
کوچکین رنجور بود و آن وسط
بر جنازه ی آن بزرگ آمد فقط.
مولوی ( مثنوی ).
متوفی شدن بزرگین از شهزادگان و آمدن برادر میانین به جنازه برادر که آن کوچکین صاحب فراش بود. ( مثنوی مولوی نیکلسن ج 6 ص 541 ). آن پسر کوچکین با پدر گفت... ( ترجمه دیاتسارون ). آن پسر کوچکین هرچه بخش خود بود همه فراهم آورد و رفت. ( ترجمه دیاتسارون ص 298 ).

فرهنگ عمید

کوچک ترین، اندک ترین.

گویش مازنی

/kochkin/ کوچولو

دانشنامه عمومی

کوچکین (ناحیه پچگاتلوکایسکویه شهرستان تئوچژسکی آدیغیه). کوچکین ( به لاتین: Kochkin ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در آدیغیه واقع شده است. [ ۱] [ ۲]
عکس کوچکین (ناحیه پچگاتلوکایسکویه شهرستان تئوچژسکی آدیغیه)عکس کوچکین (ناحیه پچگاتلوکایسکویه شهرستان تئوچژسکی آدیغیه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس