کوچک گشتن

لغت نامه دهخدا

کوچک گشتن. [چ َ / چ ِ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) رجوع به کوچک شدن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - خرد شدن . ۲ - کم وسعت و کم حجم شدن . ۳ - اندک گشتن . ۴ - مورد توهین قرار گرفتن . خفیف شدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس