کوچولو

/kuCulu/

معنی انگلیسی:
[adj.] small, tiny, [n.] little child, kid

لغت نامه دهخدا

کوچولو. ( ص ) در تداول عامه ، کوچک. ( فرهنگ فارسی معین ). در تداول عامه ، بسیار کوچک : دست و پا کوچولو. آقاکوچولو. خانم کوچولو. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || ( اِ ) بچه. کودک. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

بسیارکوچک، هرچیزکوچک، بچه کوچک، کودک
( صفت ) ۱ - کوچک : چراغ کوچولو . ۲ - بچه کودک .

فرهنگ معین

(ص . )۱ - دارای حجم یا ابعاد کوچک . ۲ - دارای مقدار کم . ۳ - خرد سال .

فرهنگ عمید

۱. بسیارکوچک، هر چیز کوچک.
۲. (اسم ) بچۀ کوچک، کودک.

جدول کلمات

نقلی

مترادف ها

kid (اسم)
کودک، بچه، بچه کوچک، کوچولو، بزغاله، چرم بزغاله

bantling (اسم)
کودک، کوچولو

wee (اسم)
کوچولو

half-pint (اسم)
کوچک، کوچولو، خپله، کوتاه تر از مقدار متوسط

minikin (صفت)
ریز، کوچولو، خرد، ظریف

tiny (صفت)
ریز، کوچک، کوچولو، ریزه، خرد، ناچیز، بسیار کوچک

فارسی به عربی

طفل

پیشنهاد کاربران

خامنه ماهر کامیار میت
کوچک یعنی یه اشیا یه چیزی که به نظر شما کوچولو باشد
دقیقا این کلمه تو زبان ایتالیایی یعنی کوچولو. من هم سرچ کردم ریشه ی این کلمه رو پیدا کنم که دیدم کاربر دیگه، علیرضا، هم سوالش همینه! تو منابع ایتالیایی میگن که از ریشه ی زبان فرانسه س. ولی زبان ایتالیا،
...
[مشاهده متن کامل]
اسپانیا و فرانسه همه از زبان لاتین نشات گرفتن و همه ی این زبان ها مثل زبان فارسی از زبان سانسکریت میان. پس جای تعجب نیست که کلی کلمه ی مشترک بین این زبان ها هست. مثل کیه، است، کابوس، پدر، مادر و . . .

کوچک
دارای حجم و ابعاد کم
در ایتالیا کلمه کوچولو به معنای کوچک و نوزاد و توله حیوانات بکار میرود . بسیار کلمه مشترک با زبان ایتالیایی داریم. آیا این کلمه پارسی است؟

بپرس