لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - کوچک : چراغ کوچولو . ۲ - بچه کودک .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) بچۀ کوچک، کودک.
جدول کلمات
مترادف ها
کودک، بچه، بچه کوچک، کوچولو، بزغاله، چرم بزغاله
کودک، کوچولو
کوچولو
کوچک، کوچولو، خپله، کوتاه تر از مقدار متوسط
ریز، کوچولو، خرد، ظریف
ریز، کوچک، کوچولو، ریزه، خرد، ناچیز، بسیار کوچک
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
خامنه ماهر کامیار میت
کوچک یعنی یه اشیا یه چیزی که به نظر شما کوچولو باشد
دقیقا این کلمه تو زبان ایتالیایی یعنی کوچولو. من هم سرچ کردم ریشه ی این کلمه رو پیدا کنم که دیدم کاربر دیگه، علیرضا، هم سوالش همینه! تو منابع ایتالیایی میگن که از ریشه ی زبان فرانسه س. ولی زبان ایتالیا،
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
اسپانیا و فرانسه همه از زبان لاتین نشات گرفتن و همه ی این زبان ها مثل زبان فارسی از زبان سانسکریت میان. پس جای تعجب نیست که کلی کلمه ی مشترک بین این زبان ها هست. مثل کیه، است، کابوس، پدر، مادر و . . .
کوچک
دارای حجم و ابعاد کم
دارای حجم و ابعاد کم
در ایتالیا کلمه کوچولو به معنای کوچک و نوزاد و توله حیوانات بکار میرود . بسیار کلمه مشترک با زبان ایتالیایی داریم. آیا این کلمه پارسی است؟