کوچوله. [ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) کچوله. ( فرهنگ فارسی معین ). کچله. اداراقی. اذراقی. خانق الکلب. قاتل الکلب.( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به کچوله شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) گیاهی است از تیر. خرزهره که چندین گونه دارد و همه دارا ی خاصیت قی آور و لینت هستند و در آسیا و جنوب اروپا و آمریکا میرویند . از این گیاه گلوکزیدی بنام سیمارین بدست آورده اند . تعداد کاسبرگها و گلبرگهای آن هر کدام ۵ عدد است . میوه اش مرکب از دو برگ. طویل است و دانه ها دارا ی طعم تلخ و سوزانی هستند . برخی گونه های این گیاه بعنوان گل زینتی کشت میشوند خانق الکلب قاتل الکلب اذاراقی ازاراقی کوچوله . توضیح : در برخی کتب کچوله مرادف با جوز القی ذکر شده که اشتباه است .