کوچ، قوم
احتمالاً قومی عرب، ساکنِ کوه های جنوبی کرمان، در قرن اول اسلامی. اینان خود را از اعراب می دانستند و گویا از اعرابی بودند که در روزگار ساسانیان به کرمان و کوه های جنوبی آن تبعید شده بودند. این مردم را قفص و کوفج هم نامیده اند. کوچیان در قرن ۴ق در شمار پیروان قرامطۀ بحرین بودند. جمعیت آنان در اوایل قرن ۴ق بالغ بر ۱۰هزار نفر بود که در کوهستان خود به زراعت، دامداری و راهزنی روزگار می گذراندند. کوچیان، مردمانی شجاع بودند و با راهزنی های خود همۀ راه های کرمان و فارس و سیستان را ناامن کرده بودند. با این همه، از بلوچ ها هراس داشتند. یکی از شاهان دیلمی در اوایل قرن ۴ق، بر کوچیان غلبه کرد و بسیاری از آنان را کشت و جمعی را نیز به نواحی دیگر تبعید کرد. به نوشتۀ مقدسی، کوچیان به زبانی سخن می گفتند که، مانند زبان سندی، نامفهوم بود.
احتمالاً قومی عرب، ساکنِ کوه های جنوبی کرمان، در قرن اول اسلامی. اینان خود را از اعراب می دانستند و گویا از اعرابی بودند که در روزگار ساسانیان به کرمان و کوه های جنوبی آن تبعید شده بودند. این مردم را قفص و کوفج هم نامیده اند. کوچیان در قرن ۴ق در شمار پیروان قرامطۀ بحرین بودند. جمعیت آنان در اوایل قرن ۴ق بالغ بر ۱۰هزار نفر بود که در کوهستان خود به زراعت، دامداری و راهزنی روزگار می گذراندند. کوچیان، مردمانی شجاع بودند و با راهزنی های خود همۀ راه های کرمان و فارس و سیستان را ناامن کرده بودند. با این همه، از بلوچ ها هراس داشتند. یکی از شاهان دیلمی در اوایل قرن ۴ق، بر کوچیان غلبه کرد و بسیاری از آنان را کشت و جمعی را نیز به نواحی دیگر تبعید کرد. به نوشتۀ مقدسی، کوچیان به زبانی سخن می گفتند که، مانند زبان سندی، نامفهوم بود.
wikijoo: کوچ،_قوم