کوپین

لغت نامه دهخدا

کوپین. ( اِ مرکب ) کوبین.( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به کوبین شود.

فرهنگ فارسی

کوبین

گویش مازنی

/koopin/ قرقره

واژه نامه بختیاریکا

( کو پَین ) کاملا پیموده؛ پر؛ حداکثر ظرفیت

پیشنهاد کاربران

کوپین وسیلهای که دربنایی استفاده میشود. نوعیبیل است ولی با آن متفاوت است قسمت فلزی با دسته چوبی آن بر هم عمودند، درقدیم معمولا برای بهم زدن کاه گل استفاده می شد، وبیشتر در منطقه شوشتر ( خوزستان ) کاربرد داشته است.
کوپین وسیله ای در بنایی است، قسمت فلزی آن بر دسته چوبی عمود است. برای موقعی استفاده میشود که کاهگل را به هم بزنند ومخاوط می کنند، ویا قدری آنرا افقی جابجا کنند.
درمنطقه شوشتر از این کلمه در قدیم استفاده می شده، با بیل بنایی فرق دارد.

بپرس