کوپِر، جِیْمز فِنیمور (۱۷۸۹ـ ۱۸۵۱)(Cooper, James Fenimore)
نویسندۀ امریکایی و نخستین نویسندۀ بزرگ امریکا. کوپر نزدیک به ۵۰ رمان نوشت که موضوع بیشتر آن ها مرزها، زندگی در طبیعت، و دریا است و اول بار با جاسوس(۱۸۲۱) به شهرت رسید. به یادماندنی ترین کار او مجموعۀ قصه های جوراب چرمی است که ماجراهایش حول محور نتی بامپو، قهرمان مرزی، و سرخ پوستان قبل و بعد از جنگ های انقلاب امریکا می گردد و آخرین موهیکن ها (۱۸۲۶) جزو همین مجموعه است. رمان های پرحادثۀ او هنوز پرطرفدارند و به سبب نوع برخوردشان با مسائل اجتماعی و اخلاقی در زمان اسکان مهاجران در مرزهای امریکا بارها ستایش شده اند. کوپر در برلینگتوننیوجرسی به دنیا آمد و یکی از اولین خانواده های ساکن منطقۀ مرزی کوپرزتاونِ ایالت نیویورک بزرگ شد. در آلبنی و دانشگاه ییل تحصیل کرد. پس از اخراج از ییل شاگرد ملوان شد و به اروپا سفر کرد. در ۱۸۱۱ با زنی ثروتمند به نام سوزان دولنسی ازدواج کرد و ملّاک شد، ولی مشکلات اقتصادی او را به سمت نوشتن سوق داد. تحت تأثیر رمان های تاریخی والتر اسکات، جاسوس را نوشت و سپس به نیویورک سیتی نقل مکان کرد و جزو نویسندگان گروه نیکربوکر شد. دو رمان اولِ «قصه های جوراب چرمی» و چند رمان دیگر ازجمله رمانس دریایی سکاندار (۱۸۲۳) محصول این دوره اند. کوپر در ۱۸۲۶ راهی پاریس شد و در آن جا به نوشتن رمان ها و کتاب هایی دربارۀ جامعۀ امریکا ادامه داد، ازجمله عقاید مردم امریکا (۱۸۲۸) که در دفاع از دموکراسی امریکاست. او با وجود نگارش رمان هایی دربارۀ جنبش های مردمی در اروپا، نظیر زنده باد (۱۸۳۱)، به انتقاد فزاینده از غوغاسالاری امریکایی پرداخت، به طوری که پس از بازگشت به امریکا در ۱۸۳۳ مطبوعات آن کشور او را به باد انتقاد گرفتند. از آثار اوست: رهاورد اروپا (۱۸۳۷ـ ۱۸۳۸) و وطن، آن طور که در بازگشت دیدمش(۱۸۳۸) و چند رمان دیگر ازجمله سه گانۀ «لیتل پیج» مشتمل بر انگشت پای شیطان (۱۸۴۵)، زنجیربه گردن (۱۸۴۵) و سرخ پوستان (۱۸۴۶). کوپر که از پیشرفت امریکا قطع امید کرده بود به نوشتن آثار جدلی و طنز روی آورد و درگیر منازعات حقوقی فراوان با مطبوعات لیبرال شد. دموکرات امریکایی (۱۸۳۸) بیانگر دفاع او از یک دموکراسی پرورش یافته است.
نویسندۀ امریکایی و نخستین نویسندۀ بزرگ امریکا. کوپر نزدیک به ۵۰ رمان نوشت که موضوع بیشتر آن ها مرزها، زندگی در طبیعت، و دریا است و اول بار با جاسوس(۱۸۲۱) به شهرت رسید. به یادماندنی ترین کار او مجموعۀ قصه های جوراب چرمی است که ماجراهایش حول محور نتی بامپو، قهرمان مرزی، و سرخ پوستان قبل و بعد از جنگ های انقلاب امریکا می گردد و آخرین موهیکن ها (۱۸۲۶) جزو همین مجموعه است. رمان های پرحادثۀ او هنوز پرطرفدارند و به سبب نوع برخوردشان با مسائل اجتماعی و اخلاقی در زمان اسکان مهاجران در مرزهای امریکا بارها ستایش شده اند. کوپر در برلینگتوننیوجرسی به دنیا آمد و یکی از اولین خانواده های ساکن منطقۀ مرزی کوپرزتاونِ ایالت نیویورک بزرگ شد. در آلبنی و دانشگاه ییل تحصیل کرد. پس از اخراج از ییل شاگرد ملوان شد و به اروپا سفر کرد. در ۱۸۱۱ با زنی ثروتمند به نام سوزان دولنسی ازدواج کرد و ملّاک شد، ولی مشکلات اقتصادی او را به سمت نوشتن سوق داد. تحت تأثیر رمان های تاریخی والتر اسکات، جاسوس را نوشت و سپس به نیویورک سیتی نقل مکان کرد و جزو نویسندگان گروه نیکربوکر شد. دو رمان اولِ «قصه های جوراب چرمی» و چند رمان دیگر ازجمله رمانس دریایی سکاندار (۱۸۲۳) محصول این دوره اند. کوپر در ۱۸۲۶ راهی پاریس شد و در آن جا به نوشتن رمان ها و کتاب هایی دربارۀ جامعۀ امریکا ادامه داد، ازجمله عقاید مردم امریکا (۱۸۲۸) که در دفاع از دموکراسی امریکاست. او با وجود نگارش رمان هایی دربارۀ جنبش های مردمی در اروپا، نظیر زنده باد (۱۸۳۱)، به انتقاد فزاینده از غوغاسالاری امریکایی پرداخت، به طوری که پس از بازگشت به امریکا در ۱۸۳۳ مطبوعات آن کشور او را به باد انتقاد گرفتند. از آثار اوست: رهاورد اروپا (۱۸۳۷ـ ۱۸۳۸) و وطن، آن طور که در بازگشت دیدمش(۱۸۳۸) و چند رمان دیگر ازجمله سه گانۀ «لیتل پیج» مشتمل بر انگشت پای شیطان (۱۸۴۵)، زنجیربه گردن (۱۸۴۵) و سرخ پوستان (۱۸۴۶). کوپر که از پیشرفت امریکا قطع امید کرده بود به نوشتن آثار جدلی و طنز روی آورد و درگیر منازعات حقوقی فراوان با مطبوعات لیبرال شد. دموکرات امریکایی (۱۸۳۸) بیانگر دفاع او از یک دموکراسی پرورش یافته است.
wikijoo: کوپر،_جیمز_فنیمور_(۱۷۸۹ـ_۱۸۵۱)