دیکشنری
مترجم
بپرس
کون مرزی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
کون مرزی. [ م َ ] ( حامص مرکب ) کون کنی. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ماده قبل شود.
فرهنگ فارسی
از راه جماع کردن امرد بازی غلامبارگی .
پیشنهاد کاربران
یعنی دوتامرد به نوبت کیرتوکون هم کنند
یه باریکی باردیگر اونیکی
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها