در فرهنگ و آداب و رسوم چند کشور هندو مذهب و بوداییان نپال ( به جز بوداییان تبت ) ، کوماری به عنوان یک الهه باکره زنده برگزیده می شود و تا زمانی که به سن بلوغ و به عادت ماهیانه نرسیده است در نقش الهه پرواتی پرستیده می شود. کوماری در زبان سانسکریت به معنی شاهدخت است. او تا قبل از دوران بلوغ در یک معبد حبس می شود و در طول سال تنها ۱۳ بار در مراسم مذهبی اجازه حضور در فضای بیرون از آن خانه را دارد. در آن روزها نیز در کجاوه ای بر دوش کاهنان حمل می شود. کوماری حق رفتن به مدرسه و دیدن کودکان هم سن و سال خود و بازی با آنها را ندارد. کوماری وقتی به سن بلوغ برسد، با اولین قاعدگی جایگاه خود را از دست می دهد. پنج سال «ناپاک» و «نجس» شمرده می شود و باید در فضایی بیرون از خانه بخوابد و در غارها و کوهستان ها زندگی کند. در این دورهٔ پنج ساله، ممکن است خوراک حیوانات درنده شود یا به دست اشرار خلاف کار بیفتدو کشته شود.
... [مشاهده متن کامل]
چندین افسانه در مورد منشأ سنت کوماری وجود دارد. مشهورترین آن ها، افسانه ای است مربوط به آخرین شاه سلسله مالا، ( سده های ۱۲ تا ۱۷ میلادی ) ، جایاپراکاش مالا است. بر اساس این افسانه، خبرچینی در یک نیمه شب به تخت پادشاه نزدیک شد و مشاهده کرد که پادشاه، با یک الهه به نام تالجو، مشغول انجام یک بازی با تاس است. الهه هرشب برای بازی نزد شاه می آمد با این شرط که کسی از حضورش مطلع نشود. شبی، همسر شاه تا تخت او را تعقیب کرد و از این ملاقات ها، مطلع شد. الهه خشمگین شد و اعلام کرد اگر شاه بخواهد او را دوباره ببیند و او از کشورش محافظت کند، باید در طبقه «نواری» ( شاکیا ) به دنبال او که به شکل دخترکی کوچک درآمده، بگردد تا وجود مجسم او را بیابد. شاه به امید یافتن تجسم الهه از قصر خارج شد تا دنبال دختری بگردد که روح تالجو در او حلول کرده بود.
هنگامی که تالجو، بدن یک کوماری را ترک می کند، جنب و جوشی برای یافتن جانشین او درمی گیرد. فرایند یافتن تناسخ تالجو، شبیه یافتن دالایی لاما در تبت است. روحانی ارشد بودایی به همراه اختربین سلطنتی و داوطلبانی که مایلند در یافتن کوماری شرکت کنند، جستجو را آغاز می کنند.
دختران واجد شرایط از طبقه نوار شاکیا هستند. آن ها باید سالم بوده و هرگز خون ندیده و بیمار نشده باشند. باکره باشند و دندان های شیری شان نیفتاده باشد. دخترانی که این شرایط اولیه را داشته باشند، به مرحله بعدی قدم می گذارند که باید سی و دو شرط را احراز کنند تا به عنوان کوماری انتخاب شوند. برخی از این شرایط در بیانی شاعرانه، چنینند:
... [مشاهده متن کامل]
چندین افسانه در مورد منشأ سنت کوماری وجود دارد. مشهورترین آن ها، افسانه ای است مربوط به آخرین شاه سلسله مالا، ( سده های ۱۲ تا ۱۷ میلادی ) ، جایاپراکاش مالا است. بر اساس این افسانه، خبرچینی در یک نیمه شب به تخت پادشاه نزدیک شد و مشاهده کرد که پادشاه، با یک الهه به نام تالجو، مشغول انجام یک بازی با تاس است. الهه هرشب برای بازی نزد شاه می آمد با این شرط که کسی از حضورش مطلع نشود. شبی، همسر شاه تا تخت او را تعقیب کرد و از این ملاقات ها، مطلع شد. الهه خشمگین شد و اعلام کرد اگر شاه بخواهد او را دوباره ببیند و او از کشورش محافظت کند، باید در طبقه «نواری» ( شاکیا ) به دنبال او که به شکل دخترکی کوچک درآمده، بگردد تا وجود مجسم او را بیابد. شاه به امید یافتن تجسم الهه از قصر خارج شد تا دنبال دختری بگردد که روح تالجو در او حلول کرده بود.
هنگامی که تالجو، بدن یک کوماری را ترک می کند، جنب و جوشی برای یافتن جانشین او درمی گیرد. فرایند یافتن تناسخ تالجو، شبیه یافتن دالایی لاما در تبت است. روحانی ارشد بودایی به همراه اختربین سلطنتی و داوطلبانی که مایلند در یافتن کوماری شرکت کنند، جستجو را آغاز می کنند.
دختران واجد شرایط از طبقه نوار شاکیا هستند. آن ها باید سالم بوده و هرگز خون ندیده و بیمار نشده باشند. باکره باشند و دندان های شیری شان نیفتاده باشد. دخترانی که این شرایط اولیه را داشته باشند، به مرحله بعدی قدم می گذارند که باید سی و دو شرط را احراز کنند تا به عنوان کوماری انتخاب شوند. برخی از این شرایط در بیانی شاعرانه، چنینند:
جمهوری ( به گویش کردی )