کولیوند
لغت نامه دهخدا
کولیوند. [ کو / ک َ / کُو لی وَ ] ( اِخ ) یکی از دهستانهای بخش سلسله که در شهرستان خرم آباد واقع است. این دهستان در شمال غربی بخش قرار دارد و از مشرق به دهستان یوسف وند، از شمال به کوه گچ کن ، از مغرب به بخش دلفان و از جنوب به سفیدکوه محدود است. دامنه و جلگه است و هوایی سردسیر دارد. آب آن از رودخانه های پیرمحمدشاه ، تیمورسودی ، چناره و چشمه های دیگر تأمین می شود. مرتفعترین قلل جبال در این دهستان عبارت است از: کوه گچ کن ، سرخه کوه کوسه و سفیدکوه.این دهستان از 43 آبادی تشکیل شده و سکنه آن در حدود 8500 تن است. قرای مهم آن عبارت است از: فیروزآباد، آب باریک ، زیریان و علم. سکنه این دهستان از طایفه کولیوند هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
اکثر نوشته های تاریخی بر اساس "حب"و"بغض"ثبت شده اند، مخصوصا اشاراتی که در این صفحه موجود میباشد ، به قول شاعر: هر کسی از ظن خود شد یار من. . .
سند بی اعتبار احمدلطفی و فرشاد محمدزادە در
سوره مهری بودن خاندان زندیە فقط سخنان چند مرد سالخورده است. این مدرک محمدزادە مرا یاد پدربزرگ دوستم انداخت کە دوست داشت خودش را بزرگ جلوە داده و بە پادشاهی وصل کند و فخر بفروشد و از این طریق، ایل و طایفەاش را بزرگ جلوە بدهد. مدتی میگفت ما از نسل انوشیروان عادلیم. با اینکە می دانستم دروغ می گوید خیلی خوشحال شدم ولی دلیلش را پرسیدم که گفت: پدربزرگم اسمش انوشیروان بودە تازە عموی بزرگوارم هم اسمش انوشیروان است! مدتی بعد گفت: نسل ما بە چنگیزخان مغول می رسد! گویا مطالعە کردە بود کە چنگیزخان حاکمی مقتدر و گشورگشا بودە است. درحالیکه چنگیزخان مغولستانی بودە و ایل و طایفە او ربطی به چنگیز نداشت! زمان گذشت. بعد از مدتی آمد و گفت ما از نسل تیمور لنگیم. گفتم پدربزرگ! با چە سند و مدرکی میگویید کە ما از نسل تیمورلنگیم؟ گفت: پدربزرگت کمی می لنگید تازە من و پدرت هم کمی می لنگیم! رفتم و کتاب "منم تیمور کشورگشا" را از جلوی دستش برداشتم. زمان گذشت پدربزرگ چیزی نگفت خوشحال شدم و امیدوار که بالاخرە پدربزرگ سرعقل آمدە است. اما خوشحالی و امیدم خیلی زود بە ناراحتی و یاس بدل شد. می دانید چرا؟ چون پدربزرگ این بار کتابی دربارە آغامحمدخان قاجار خواندە بود. یکروز آمد و گفت: ما از نسل آغامحمدخانیم! از تعجب داشتم شاخ درمی آوردم. گفتم پدربزرگ آغامحمدخان علاوە بر اینکه از ایل قاجار بودە خواجە و عقیم هم بودە و نسلی از او باقی نمانده! ایشان اصلاً فرزندی نداشتە که ما از نسلش باشیم! گفتم پدربزرگ آغامحمدخان و چنگیز را رها کن و بە همان انوشیروان بچسب! چرا کە هم عادل و هم از نسل ساسانیان است! حال شدە حکایت این محمدزادە و احمد لطفی لک کە دوست دارند طایفە چهارصد خانواری شان را بزرگ جلوە دهند و خود را بە پادشاهان وصل کنند.
... [مشاهده متن کامل]
سوره مهری بودن خاندان زندیە فقط سخنان چند مرد سالخورده است. این مدرک محمدزادە مرا یاد پدربزرگ دوستم انداخت کە دوست داشت خودش را بزرگ جلوە داده و بە پادشاهی وصل کند و فخر بفروشد و از این طریق، ایل و طایفەاش را بزرگ جلوە بدهد. مدتی میگفت ما از نسل انوشیروان عادلیم. با اینکە می دانستم دروغ می گوید خیلی خوشحال شدم ولی دلیلش را پرسیدم که گفت: پدربزرگم اسمش انوشیروان بودە تازە عموی بزرگوارم هم اسمش انوشیروان است! مدتی بعد گفت: نسل ما بە چنگیزخان مغول می رسد! گویا مطالعە کردە بود کە چنگیزخان حاکمی مقتدر و گشورگشا بودە است. درحالیکه چنگیزخان مغولستانی بودە و ایل و طایفە او ربطی به چنگیز نداشت! زمان گذشت. بعد از مدتی آمد و گفت ما از نسل تیمور لنگیم. گفتم پدربزرگ! با چە سند و مدرکی میگویید کە ما از نسل تیمورلنگیم؟ گفت: پدربزرگت کمی می لنگید تازە من و پدرت هم کمی می لنگیم! رفتم و کتاب "منم تیمور کشورگشا" را از جلوی دستش برداشتم. زمان گذشت پدربزرگ چیزی نگفت خوشحال شدم و امیدوار که بالاخرە پدربزرگ سرعقل آمدە است. اما خوشحالی و امیدم خیلی زود بە ناراحتی و یاس بدل شد. می دانید چرا؟ چون پدربزرگ این بار کتابی دربارە آغامحمدخان قاجار خواندە بود. یکروز آمد و گفت: ما از نسل آغامحمدخانیم! از تعجب داشتم شاخ درمی آوردم. گفتم پدربزرگ آغامحمدخان علاوە بر اینکه از ایل قاجار بودە خواجە و عقیم هم بودە و نسلی از او باقی نمانده! ایشان اصلاً فرزندی نداشتە که ما از نسلش باشیم! گفتم پدربزرگ آغامحمدخان و چنگیز را رها کن و بە همان انوشیروان بچسب! چرا کە هم عادل و هم از نسل ساسانیان است! حال شدە حکایت این محمدزادە و احمد لطفی لک کە دوست دارند طایفە چهارصد خانواری شان را بزرگ جلوە دهند و خود را بە پادشاهان وصل کنند.
... [مشاهده متن کامل]
ایل کلیوند یا کولیوند یا کولیون یا قلیوند از نسل شخص قلی فرزند یا نوه سلسله هستند . این ایل سرشناس ترین ایل مرکزی مناطق لک نشین محسوب میشه و در ملایر رودهن ساری و کجور و کرج ساوه و اراک ، بروجرد و خرم آباد ، الیگودرز و ازنا ، دورود ، الشتر و نورآباد، کوهدشت و رومشکان ، نهاوند و تویسرکان و اسدآباد و همدان، صحنه و کنگاور و کرمانشاه ، پلدختر و دره شهر و آبدانان و ایلام و حتی دهلران ساکن هستند . مبدا و ریشه ایل بزرگ کولیوند به دشت خاوه و دشت فیروزآباد می رسد و به مرور زمان با تخت و قاپو و . . . به سایر مناطق گسترش میابند . از افراد نامی ایل می توان به مرشد خان کولیوند نامی ترین شخصیت ایل کولیوند زمان حکومت محمد کریم خان زند و محمد شفیع خان کولیوند سرداری نامی کریم خان زند و ملامنوچهر خان کولیوند شاعر نامی و پرآوازه لک زبان نام برد .
کولیوندها ایل بزرگی از قوم بزرگ و متمدن لک هستند.
دوستان و همتباران عزیز همانگونه که در کامنتهای این صفحه ملاحظه میفرمائید افرادی لُرگرا ( پان لُر ) به صورتی هدفمند سعی در زیرمجموعه قراردادن زبان لکی در قوم لر را به دنبال دارند و همچنین پروژه ی جعلی و نامشروع ( لُرستانات گَپ ) را دارند لذا با این ترفند کثیف این دزدان هویتی قصد کوچیک نشان دادن قوم لک و زیرمجموعه قراردادن لکها و هویت لکی و زبان لکی و هضم آن را دارند مراقب باشید و آگاه باشید که زبان لکی و قوم لک از لُر و کُرد جداست و ما زیرمجموعه لرها نیستیم و زیرمجموعه ی هیچ قومی نیستیم
... [مشاهده متن کامل]
نه کُردم نه هم لُر نژادم لک است
میان تبارها تبارم تک است
لُر________ ( لکستان ) ________کُرد
... [مشاهده متن کامل]
نه کُردم نه هم لُر نژادم لک است
میان تبارها تبارم تک است
لُر________ ( لکستان ) ________کُرد
تقسیم بندیهای بهداروند و بالیوی و اسفندیاری که شجره های ایلات قدیمی در اختیار دارند ، را تاحدودی قابل قبول است و آن مدارک را باید نسب شناسان بیشتر بررسی کنند.
طوایف بختیاری و فارس و لرستان و ایلام و کرمانشاه و همدان و کردستان اساسا" منتسب به لک نبیره ی نوحند و اگر مدارکی که نهاوند را نوح آوند نامیده اند و بنیانگذار آنرا نوح بدانیم پس زاگرس نشینان به لک می رسند،
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
و بعد از آن طوایف و ایلات عمده ای در قالب لر و کرد بوجود می ایند ، ولی به دلیل سیاسی - اجتماعی و قدرت یافتن "کی لر "و" کی کرد" نسبت به اقوامی که بصورت سنتی بر روال جد بزرگ خویش لک باقیماندند، در حاشیه واقع شدند و تااین چند صد سال اخیر قدرت نمایش فرهنگ و قدرت نداشته اند. به همین خاطر پیوستگی اصلی به لک ختم می شود ولی برخی به کرد و لر و پارت و ماد و پارس متصل می کنند . نگارنده معتقد است لک پدرجد و کرد شبیه پسر و مدرن بودن لر شبیه نوه است. و در این هشتصد سال اخیر در صحنه های سیاسی بیشتر جلوه کرده است و اکراد هم در حدود چند قرن بیشتر در صحنه بوده اند البته با احترام به سه شعبه ی آریایی یعنی پارس و پارت و ماد.
آنچه از نوشته های فوق برمی آید ، لغتنامه دهخدا جغرافیای کولیوند در شهرستان سلسله ( الشتر ) را مطرح نموده و حدود سرزمین این کولیوندها، در غرب روستاهای یوسفند نشین، و به عبارتی از شرق به یوسفوندها و ازشما به کوه گرین و از جنوب به سفید کوه و ازغرب به روستاهای شهرستان نور آباد ( دلفان ) است . از طرفی نوشته بود ۲۵۰۰ خانوار بودند و در زمان دهخدا ۳۵۰ خانوار بوده اند. در نقد سخن استاد دهخدا باید گفت کولیوندها در هرسیم و چمچمال و سیمره و سنجابی و ماهیدشت شیروان و چرد اول و نهاوند و ملایر و اسد اباد و حواشی سرخه و ورامین و تهران و بومهن و کرج و قم و شمال ( گیلان و مازندران و . . . و بختیاری و اندیمشک و. . . تعداد قابل ملاحظه ا ی از کولیوندها زندگی می کنند. پس کولیوندها زیادهستند.
... [مشاهده متن کامل]
برخی دوست دارند کولیوند را کرد و برخی به دلیل این که زمانی در بختیاری زندگی کر ده اند ، آنها را لر می پندارند. اما کولیوندها لک هستند و در کشور پرا کنده هستند برخی از دوستان به برخی از بزرگان و شایستگان تیره ی خیرالله طایفه فرخشه از ایل کولییوند پرداخته بودند. وجه تسمیه کولیوند را درمعنی ایِل کولیوند در دیکشنری آنلاین نگارنده به طور مفصل توضیح دا ده است
... [مشاهده متن کامل]
برخی دوست دارند کولیوند را کرد و برخی به دلیل این که زمانی در بختیاری زندگی کر ده اند ، آنها را لر می پندارند. اما کولیوندها لک هستند و در کشور پرا کنده هستند برخی از دوستان به برخی از بزرگان و شایستگان تیره ی خیرالله طایفه فرخشه از ایل کولییوند پرداخته بودند. وجه تسمیه کولیوند را درمعنی ایِل کولیوند در دیکشنری آنلاین نگارنده به طور مفصل توضیح دا ده است
از دیگر نامداران این تیره وتبار ارزشمند بهرام خان فرخشاهی میباشد.
فرزندان سردارخان عبارتند از
1 ) مرادخان ( مرادبیگ ) فرخشاهی فیروزی
2 ) خنجرخان ( خنجربیگ ) فرخشاهی فیروزی
3 ) حسن خان ( حسن بیگ ) فرخشاهی فیروزی
که به ترتیب ریاست را به عهده داشته اند و نقش موثری در زمان خود ایفا نموده اند.
... [مشاهده متن کامل]
از فرزندان مرادخان میتوان زین العابدین و سردار دوم
واز فرزندان حسن خان میتوان نامدرخان پدر مهرعلی خان و کوچک خان پدر قهرمان خان را نام برد.
1 ) مرادخان ( مرادبیگ ) فرخشاهی فیروزی
2 ) خنجرخان ( خنجربیگ ) فرخشاهی فیروزی
3 ) حسن خان ( حسن بیگ ) فرخشاهی فیروزی
که به ترتیب ریاست را به عهده داشته اند و نقش موثری در زمان خود ایفا نموده اند.
... [مشاهده متن کامل]
از فرزندان مرادخان میتوان زین العابدین و سردار دوم
واز فرزندان حسن خان میتوان نامدرخان پدر مهرعلی خان و کوچک خان پدر قهرمان خان را نام برد.
بزرگان این ایل در شهر فیروزآباد فرخشاهیهای فیروزی بوده اند.
جد بزرگ آنها فیروز مردی بزرگ بوده که بنام او نامگذاری شده
فرزند او سردار خان فرخشاهی بوده که مردی بزرگ و صاحب عظمت و اقتدار در طایفه خود بوده
... [مشاهده متن کامل]
پس از سردار فرزندانش بنوبت ریاست را بر عهده داشته اند.
مهرعلی خان فرخشاهی بزرگمرد ایل کولیوند در عصر پهلوی و موثرترین فرد در آن زمان نواده حسن خان ( حسن بیگ ) بوده
حسن خان فرزند کوچک سردارخان بوده و صاحب سبایت و کیاست بخصوصی بوده.
جد بزرگ آنها فیروز مردی بزرگ بوده که بنام او نامگذاری شده
فرزند او سردار خان فرخشاهی بوده که مردی بزرگ و صاحب عظمت و اقتدار در طایفه خود بوده
... [مشاهده متن کامل]
پس از سردار فرزندانش بنوبت ریاست را بر عهده داشته اند.
مهرعلی خان فرخشاهی بزرگمرد ایل کولیوند در عصر پهلوی و موثرترین فرد در آن زمان نواده حسن خان ( حسن بیگ ) بوده
حسن خان فرزند کوچک سردارخان بوده و صاحب سبایت و کیاست بخصوصی بوده.
پدرم می گوید که کولیوند همان کلّی وند است و به معنای با خانواده و اجتماعی زندگی کردن است.
کولیوند = قلی وند . قلی نام سر سلسله این ایل بوده است در زبان لکی که کلی وندها به ان تکلم می کنند گاهی اوقات حرف ( ق ) به ( ک ) تبدیل می سود مثل چکو =چاقو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)