کولمه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
کولَمه ( نام علمی: Rutilus caspicus ) که کُلَمه، کولمه گرگان و تِلاجی هم نامیده می شود، یک گونه ماهی از سرده کولمه ها است. کولمه در دریای خزر صید می شود. پراکنش آن در ایران در جنوب شرقی دریای خزر است. جثهٔ آن دو یا سه برابر ماهی «کولی» است و وزن آن سیصد تا چهار صد و پنجاه گرم تغییر می کند. [ ۱]
کولمه همه چیزخوار است و از نرم تنان، سخت پوستان ریز و نوزاد حشرات تغذیه می کند. کولمه نیمه مهاجر است. دو نوع مهاجرت دارد که شامل مهاجرت از دریا به رودخانه برای تخم ریزی ( مهاجرت بهاره ) و دیگری در داخل دریا برای زمستان گذرانی ( مهاجرت پاییزه ) است.
کولمه دندان حلقی یک ردیفی ( ۵–۶ ) دارد. بیشینهٔ درازای بدن آن ۳۵ ( میانگین ۲۰ ) سانتی متر است. بدن این ماهی نسبتاً بلند است و ارتفاع آن ۲۵٪ تا ۳۶٪ طول بدن را دربرمی گیرد؛ سطح بدن از پولک های متراکم متوسط یا درشت پوشیده شده است؛ دهان نیمه تحتانی است؛ دو انتهای آروارهٔ پایین اندکی از قائمه ابتدای چشم می گذرد؛ بالهٔ پشتی بر روی قاعدهٔ بالهٔ لگنی قرار می گیرد؛ ابتدا بالهٔ مخرجی نیز در عقب انتهای قاعدهٔ بالهٔ پشتی است؛ طول ساقهٔ دمی ۱۸٪ تا ۲۴٪ طول بدن است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکولمه همه چیزخوار است و از نرم تنان، سخت پوستان ریز و نوزاد حشرات تغذیه می کند. کولمه نیمه مهاجر است. دو نوع مهاجرت دارد که شامل مهاجرت از دریا به رودخانه برای تخم ریزی ( مهاجرت بهاره ) و دیگری در داخل دریا برای زمستان گذرانی ( مهاجرت پاییزه ) است.
کولمه دندان حلقی یک ردیفی ( ۵–۶ ) دارد. بیشینهٔ درازای بدن آن ۳۵ ( میانگین ۲۰ ) سانتی متر است. بدن این ماهی نسبتاً بلند است و ارتفاع آن ۲۵٪ تا ۳۶٪ طول بدن را دربرمی گیرد؛ سطح بدن از پولک های متراکم متوسط یا درشت پوشیده شده است؛ دهان نیمه تحتانی است؛ دو انتهای آروارهٔ پایین اندکی از قائمه ابتدای چشم می گذرد؛ بالهٔ پشتی بر روی قاعدهٔ بالهٔ لگنی قرار می گیرد؛ ابتدا بالهٔ مخرجی نیز در عقب انتهای قاعدهٔ بالهٔ پشتی است؛ طول ساقهٔ دمی ۱۸٪ تا ۲۴٪ طول بدن است.
wiki: کولمه
پیشنهاد کاربران
کولمه با تلفظ کولمَ
در کوردی به معنای گونه ( اعضای صورت ) می اید
در کوردی به معنای گونه ( اعضای صورت ) می اید