کولِر، وولفگانگ (۱۸۸۷ـ۱۹۶۷)(Kohler, Wolfgang)
روان شناس استونی تبار آلمانی، با مشارکت ماکس ورتهایمر و کورت کوفکا از پیشروان و مروّجان مکتب روان شناسی گشتالت. براساس مطالعه روی میمون ها در منطقه ای در تنریفه، این فرضیۀ بحث انگیز را مطرح کرد که، برخلاف عقیدۀ رایج در زمینۀ یادگیری به شیوۀ آزمایش و خطا، مسئله گشایی تابع فرآیند بینش است. بینش مفهومی بنیادین در نظریۀ گشتالت است. او تجارب و مشاهدات این دوره را در کتاب توانایی ذهنی میمون ها (۱۹۲۵) چاپ کرد. کولر، عمدتاً براساس مطالعاتش در زمینۀ فیزیک، که به اعتقاد او برای آیندۀ روان شناسی بسیار مهم بود، در ۱۹۲۱ به سِمت استادی کرسی روان پزشکی در برلین منصوب شد. در ۱۹۳۴ به ایالات متحده امریکا مهاجرت کرد. از دیگر آثار مهم او، با الهام از اصول گشتالت، است: روان شناسی گشتالت (۱۹۲۹)؛ جایگاه ارزش در دنیای واقعیت ها (۱۹۳۸)؛ پویایی ها در روان شناسی (۱۹۴۰).
روان شناس استونی تبار آلمانی، با مشارکت ماکس ورتهایمر و کورت کوفکا از پیشروان و مروّجان مکتب روان شناسی گشتالت. براساس مطالعه روی میمون ها در منطقه ای در تنریفه، این فرضیۀ بحث انگیز را مطرح کرد که، برخلاف عقیدۀ رایج در زمینۀ یادگیری به شیوۀ آزمایش و خطا، مسئله گشایی تابع فرآیند بینش است. بینش مفهومی بنیادین در نظریۀ گشتالت است. او تجارب و مشاهدات این دوره را در کتاب توانایی ذهنی میمون ها (۱۹۲۵) چاپ کرد. کولر، عمدتاً براساس مطالعاتش در زمینۀ فیزیک، که به اعتقاد او برای آیندۀ روان شناسی بسیار مهم بود، در ۱۹۲۱ به سِمت استادی کرسی روان پزشکی در برلین منصوب شد. در ۱۹۳۴ به ایالات متحده امریکا مهاجرت کرد. از دیگر آثار مهم او، با الهام از اصول گشتالت، است: روان شناسی گشتالت (۱۹۲۹)؛ جایگاه ارزش در دنیای واقعیت ها (۱۹۳۸)؛ پویایی ها در روان شناسی (۱۹۴۰).
wikijoo: کولر،_وولفگانگ_(۱۸۸۷ـ۱۹۶۷)