کولْتورکامْپْف (Kulturkampf)
واژه ای آلمانی، به معنای تنازع فرهنگ ها، برای سیاستِ بیسمارک، صدراعظم آلمان، در منزوی کردن کلیسای کاتولیک. بیسمارک به منظور کاهش قدرت کلیسای کاتولیک و هموارکردن راه برای ایجاد ائتلافی سیاسی میان لیبرال ها و زمین داران محافظه کار این سیاست را در پیش گرفت (۱۸۷۳)؛ اما نمی توانست انبوهی از جمعیت آلمان، یعنی کاتولیک ها، را برای همیشه از خود دور و بیگانه نگه دارد، درنتیجه پس از ۱۸۷۶ این سیاست را دنبال نکرد و در عوض سیاستی ضد سوسیالیستی در پیش گرفت.
واژه ای آلمانی، به معنای تنازع فرهنگ ها، برای سیاستِ بیسمارک، صدراعظم آلمان، در منزوی کردن کلیسای کاتولیک. بیسمارک به منظور کاهش قدرت کلیسای کاتولیک و هموارکردن راه برای ایجاد ائتلافی سیاسی میان لیبرال ها و زمین داران محافظه کار این سیاست را در پیش گرفت (۱۸۷۳)؛ اما نمی توانست انبوهی از جمعیت آلمان، یعنی کاتولیک ها، را برای همیشه از خود دور و بیگانه نگه دارد، درنتیجه پس از ۱۸۷۶ این سیاست را دنبال نکرد و در عوض سیاستی ضد سوسیالیستی در پیش گرفت.
wikijoo: کولتورکامپف