کول تپه

پیشنهاد کاربران

کول تپه به جایی گفته می شود که تودهٔ بزرگی از خاکستر به صورت طبقه طبقه، روی هم انباشته شده و به صورت تپه ای مانند درآمده باشد. در آذربایجان غربی به ویژه کناره های دریاچه ارومیه که مرکز آتشکده های ایران بوده است، کول تپه های زیادی برجا مانده است. روستائیان از این خاکسترها برای کود دادن بزمین بهره می برده اند و سالیان دراز است که آن ها در کشتزارهای خود استفاده می کنند تا موجب باروری زمین گردند، به طوری که برخی از این توده های خاکستر یا کول تپه ها اکنون اثری برجا نمانده است. این خاکسترها لایه لایه اند و در میان هر لایه مقداری خاک و گاه اشیاء قدیمی به ویژه کاسه و کوزه و ظروف مختلف پیدا می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

واژهٔ گل با شکل پهلوی و آذری آن گول، در فارسی به معنای آتش و شعلهٔ آتش است و کول در کردی به معنای آتش است. در ترکی کول، به معنی خاکستر است. گل تپه، یا گول تپه قدیمی تر و متعلق به زمانی است که در این جاها آتشکده ای بوده است و کول تپه جدید است و متعلق به زمانی است که خاکستر باقی مانده است. به هر دو صورت نشانی از آتش در خود پنهان دارند و جایگاه آتشکده های کهن هستند.
دربارهٔ علت پیدایش این تپه های خاکستر در آذربایجان ایران حدس های گوناگونی زده می شود. بیشتر دانشمندان برآنند که این تودهٔ خاکستر بازماندهٔ هیزمی است که در آتشکده ها می سوخته و در طی سده ها تلی از خاکستر برپا گشته است. اما به سبب اینکه در جاهای دیگر ایران حتی نزدیک به آتشکده های بزرگ تپهٔ خاکستر وجود ندارد، برخی دیگر از محققان این نظریه را قبول ندارند. نظریهٔ دیگری که عنوان شده است به اینصورت است که شاید علت را در ویژگی آئین مردم این ناحیه باید جستجو کرد. ناحیهٔ اطراف دریاچه ارومیه، نخستین جای فرود آمدن نیاکان پارسی و مادی بوده است که مزداپرست بوده اند و در سحرگاه مهاجرت هنوز از آئین زرتشت آگاه نبوده اند و شاید هم هنوز زرتشت هنوز پا به جهان نگذاشته بوده است. مزداپرستان گویا مانند هم تباران هندی خود مردگان را در جایگاهی ویژه می سوزاندند و این خاکستر فراوان، بازماندهٔ چوب و هیزمی است که جسد را در میان آن به آتش می کشیده اند و بنابر سنن کهن پس از سوزاندن جسد برای زندگی پس از مرگ شخص درگذشته، در میان خاکسترها ظروف سفالین یا فلزی می گذاشته اند و روی این تودهٔ خاکستر خاک نرم می ریخته اند تا هنگامی که شخص دیگری درمی گذشته، برای سوزاندن او دوباره بتوانند بر پهنهٔ خاک هیزم قرار بدهند. استخوان های سوخته شده را سپس گرد آورده و آن ها را در استوان های کنار آتشکده می ریختند همچنانکه امروز هنگامی که جسد در دخمه ها پوسید و عاری از گوشت و پوست شد، استخوان ها را در چاه استودان می ریزند. در اوستا از سوزاندن مردگان یاد شده و آن را گناهی بزرگ دانسته اند و این می رساند که در عهد وندیداد یعنی در دوران اشکانی، این رسم هنوز در بین بخش هایی از ایران وجود داشته است.

کول تپه
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/کول‌تپه
کول تپه به جائی اطلاق می شود که تودهٔ بزرگی از خاکستر بصورت طبقه طبقه، روی هم انباشته شده و بصورت تپه ای مانند درآمده باشد. در آذربایجان غربی بویژه کناره های دریاچه ارومیه که مرکز آتشکده های ایران بوده است، کول تپه های زیادی برجا مانده است. روستائیان از این خاکسترها برای کود دادن بزمین بهره می برده اند و سالیان دراز است که آنها در کشتزارهای خود استفاده می کنند تا موجب باروری زمین گردند، بطوری که برخی از این توده های خاکستر یا کول تپه ها اکنون اثری برجا نمانده است. این خاکسترها لایه لایه اند و در میان هر لایه مقداری خاک و گاه اشیاء قدیمی بویژه کاسه و کوزه و ظروف مختلف پیدا می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

محتویات [نمایش]
واژه شناسی [ویرایش]
واژهٔ گل با شکل پهلوی و آذری آن گول، در فارسی بمعنای آتش و شعلهٔ آتش است و کول در کردی به معنای آتش است. در ترکی کول، به معنی خاکستر است. گل تپه، یا گول تپه قدیمی تر و متعلق به زمانی است که در این جاها آتشکده ای بوده است و کول تپه جدید است و متعلق به زمانی است که خاکستر باقی مانده است. به هر دو صورت نشانی از آتش در خود پنهان دارند و جایگاه آتشکده های کهن هستند. [۱]
علت پیدایش [ویرایش]
دربارهٔ علت پیدایش این تپه های خاکستر در آذربایجان ایران حدس های گوناگونی زده می شود. بیشتر دانشمندان برآنند که این تودهٔ خاکستر بازماندهٔ هیزمی است که در آتشکده ها می سوخته و در طی سده ها تلی از خاکستر برپا گشته است. اما به سبب اینکه در جاهای دیگر ایران حتی نزدیک به آتشکده های بزرگ تپهٔ خاکستر وجود ندارد، برخی دیگر از محققان این نظریه را قبول ندارند. نظریهٔ دیگری که عنوان شده است به اینصورت است که شاید علت را در ویژگی آئین مردم این ناحیه باید جستجو کرد. ناحیهٔ اطراف دریاچه ارومیه، نخستین جای فرود آمدن نیاکان پارسی و مادی بوده است که مزداپرست بوده اند و در سحرگاه مهاجرت هنوز از آئین زرتشت آگاه نبوده اند و شاید هم هنوز زرتشت هنوز پا به جهان نگذاشته بوده است. مزداپرستان گویا مانند هم تباران هندی خود مردگان را در جایگاهی ویژه می سوزاندند و این خاکستر فراوان، بازماندهٔ چوب و هیزمی است که جسد را در میان آن به آتش می کشیده اند و بنابر سنن کهن پس از سوزاندن جسد برای زندگی پس از مرگ شخص درگذشته، در میان خاکسترها ظروف سفالین یا فلزی می گذاشته اند و روی این تودهٔ خاکستر خاک نرم می ریخته اند تا هنگامی که شخص دیگری درمی گذشته، برای سوزاندن او دوباره بتوانند بر پهنهٔ خاک هیزم قرار بدهند. استخوان های سوخته شده را سپس گرد آورده و آنها را در استوان های کنار آتشکده می ریختند همچنانکه امروز هنگامی که جسد در دخمه ها پوسید و عاری از گوشت و پوست شد، استخوان ها را در چاه استودان می ریزند. در اوستا از سوزاندن مردگان یاد شده و آن را گناهی بزرگ دانسته اند و این می رساند که در عهد وندیداد یعنی در دوران اشکانی، این رسم هنوز در بین بخش هایی از ایران وجود داشته است. [۲]
پانویس [ویرایش]
↑ فره وشی. ایرانویچ. ص ۱۵۱
↑ فره وشی. ایرانویچ. ص ۱۵۳ و ۱۵۴
منابع [ویرایش]
فره وشی، بهرام. ایرانویج. چاپ دوم. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۶۸.
رده ها: آتشکده هااستان آذربایجان غربی بناهای تاریخی ایران فرهنگ ایران باستان مراسم مردگان مزداپرستی
ویکی پدیا
قس
تپه های باستانی و کول تپه های منطقه مرند
در منطقه مرند بزرگ، چند تپه و «کول تپه» شناخته شده قرار دارد که پنج تا از این تپه­ها به ثبت میراث فرهنگی رسیده است و شاید بتوان چند تپه دیگ . . .

22 - 12 - 2011 11:38
تاریخ
0 Yorum
136 Okundu
Haberi Yazdir

More Sharing ServicesPaylas
در منطقه مرند بزرگ، چند تپه و «کول تپه» شناخته شده قرار دارد که پنج تا از این تپه­ها به ثبت میراث فرهنگی رسیده است و شاید بتوان چند تپه دیگر نیز سراغ گرفت که هنوز ثبت نشده­اند و شاید بتوان گفت منطقه باستانی مرند بزرگ از این نظر نیز با توجه به مساحت خود از غنای قابل توجهی برخوردار است.
بخشی از تپه­ها و کول­تپه­های ثبت شده و ثبت نشده مرند عبارتند از:
1 - تپه پیر موسی واقع در 15 کیلومتری جاده مرند - تبریز، به شماره ثبت تاریخی 784
2 - تپه باروج ( قلعه باروج ) واقع در ده کیلومتری شمال غرب مرند به شماره ثبت 785
3 - تپه مرند ( قلعه یالدور مرند ) واقع در شرق مرند به شماره ثبت 786
4 - تپه گوگرد ( تپه آتشکده ) که به نام آتشکده مزگید ( Məzgid ) مشهور بوده است و احتمالاً در وسط یک شهر و منطقه مسکونی قرار داشته است و از هر چندی در آبیاری مزارع حفراتی در زمین ظاهر می­شود. آتشکده مزگید در چهل و چهار کیلومتری جاده مرند - جلفا قرار دارد و به شماره 787 ثبت شده است.
5 - کول تپه ( آتشکده مانداگارانا ) در شمال مرند واقع در پشت باغ رضوان
6 - کول تپه ( واقع در پشت شهرداری شهر گرگر )
7 - حلال تپه ( واقع در «آغ زمی» در اول راه جواش )
8 - کول تپه مرکید واقع بین روستاهای مرکید و روستای حسین بیگ

ویلیام جاکسن آمریکایی که در حدود 100 سال قبل پیرامون دریاچه شاهی را بررسی نموده، در سفرخانه خود از شمردن 64 کول تپه خبر می­­دهد. از میان این تپه­ها، گاهی کاسه و کوزه و دیگر ظروف سفالین هم پیدا می­شده است.
بعضی محققین حدس می­زنند که این تپه­ها بازمانده از خاکستر هیزم­هایی است که در آتشکده می­سوخت. اما، این فرض، این پرسش را پیش می­آورد که پس چرا این تپه­ها فقط در آذربایجان و کردستان و در قلمرو ماد قدیم مخصوصاً در نواحی پیرامون دریاچه شاهی دیده می­شود و در دیگر جاهای ایران حتی در نزدیکی آتشکده­های بزرگ و معروف چنین تپه­هایی دیده نمی­شود؟!
بعضی از دانشمندان نیز حدس می­زنند که این تپه­ها بازمانده از دوره مادها و پیش از رواج دین زرتشت است. یادگار روزهایی که تازه اقوام ایرانی ماد و پارس از کرانه­های غربی دریاری خزر به آذربایج . . .

بپرس