کوفتگی

/kuftegi/

مترادف کوفتگی: خستگی، ضرب دیدگی، فرسودگی

معنی انگلیسی:
bruise, contusion, extreme fatigue, hurt

لغت نامه دهخدا

کوفتگی. [ ت َ / ت ِ ] ( حامص ) صدمه و آسیب و ضرب و پایمالی و لگدکوبی و پاسپری. ( ناظم الاطباء ). کوفته بودن. ( فرهنگ فارسی معین ). صدمت. صفت و چگونگی کوفته. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : و بیشتر آن از سر پراکندگی خاطر و کوفتگی طبع در قلم آورده با آنکه درخدمت هجوم کفار و هزیمتی که... افتاد... ( المعجم ازفرهنگ فارسی معین ). صاخة؛ آماسیدگی استخوان از گزیدگی یا کوفتگی که اثر آن باقی باشد. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

کوفته بودن : و بیشتر آن از سر پراکندگی خاطر و کوفتگی طبع در قلم آورده با آنک در خدمت هجوم کفار وهزیمتی که ... افتاد ... .

فرهنگ معین

(تِ ) (حامص . ) آسیب دیدگی ، خستگی شدید.

فرهنگ عمید

۱. خستگی، ماندگی.
۲. آسیب دیدگی.

واژه نامه بختیاریکا

تِنجِنیدن

مترادف ها

fatigue (اسم)
رنج، فتور، خستگی، کوفتگی، فروماندگی، فرسودگی، ستوه، ماندگی

contusion (اسم)
ضغطه، کوفتگی، کوفتگی انساج

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر محمد حسن دوست
واژه ی کوفتگی از ریشه ی دو واژه ی کوفت و گی فارسی هست. خود واژه ی ی کوفت از ریشه ی واژه ی کوفتن فارسی هست.
ببینیم در زبان پارسی باستان آیا زبان های دیگر هستند لینک پایین قرار می دهم
...
[مشاهده متن کامل]

لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

کوفتگیکوفتگیکوفتگیکوفتگیکوفتگیکوفتگی
منابع• https://fa.m.wikipedia.org/wiki/زبان_فارسی_باستان• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515